۱۳۹۶ اسفند ۲۶, شنبه

ایرج مصداقی تواب تشنه به خون چرا به ا وگفته میشود تواب تشنه به خون شماره 1

نقاط وحدت «تواب تشنه به خون» و «سرکردگان امنیتی» رژيم در سراشيبی سقوط



http://bit.ly/2DfRy8Z
مصداقي تواب تشنه به خون مزدوراطلاعات ملاها سينه چاک ملاها  لطفا افشا کنيد
#براندازم 
بلندگوهاي دشمن را افشاکنيد 


کسانی که گذرشان به زندان سیاسی افتاده باشد، موجوداتی به نام «تواب» را دیده‌اند. تواب پدیدهای است رقت‌انگیز که بعد از کم‌آوردن در مقاومت، آن‌چنان خود را به دشمن می‌بازد و تسلیم و بنده می‌شود که در تمنای تنها نفس کشیدن، بسا جلوتر از دژخیم، علیه هم زنجیرانش، شقاوت نشان‌ می‌دهد، در گشت شناسایی و دستگیری اعضای مقاومت شرکت می‌کند، به هم‌رزمان سابق شلاق می‌زند یا در اعدام آن‌ها شرکت می‌کند و خلاصه در جاسوسی و تلاش برای انهدام هر آنچه بوی مقاومت و مبارزه در پیرامونش دهد، چیزی کم نمی‌گذارد، با این ملاحظه که در زمان شاه چنین توابینی، بعضاً نواخته و جذب رسمی ارگان‌های امنیتی می‌شدند اما در زمان شیخ به پشیزی گرفته نمی‌شوند و تنها باید یک‌سویه خود را جهت جلب رضایت سرکوبگران عرضه دارند.
قیام اخیر۹۶ هم آیینه‌ای از واکنش‌های همین مفلوکان در برابر خروش میلیون‌ها مردم به‌جان‌آمده است که نگاه به آن درس‌هایی عبرت‌آموز برای آموزش در مسیر سرنگونی نظام آخوندی دارد، نمونه‌های مقایسه‌ای بین چنین مواضع خائنانه‌ای که تنها بر «سفسطه» و «کشیدن شکل مار» از سواحل امن سوار است با مواضع «رسمی» «بالاترین سرکردگان امنیتی» و «مقامات» نظام پلید ضدمردمی آخوندها که دستشان مستقیم در آتش قیام است،‌ مشتی نمونه از خروار مدل‌های مفلوکانه شیادی، مغلطه‌کاری و خوش‌رقصی در بارگاه خلیفه است که هدفی جز مددرسانی به‌نظام ولایت‌فقیه در شیب سرنگونی‌اش ندارد:
ایرج مصداقی:‌ «حضور نسل من [؟!] که از خونش [؟!] خیابان‌ها رنگین شد کجاست؟ چرا نمی‌بینی تو؟ چه بلایی [مجاهدین] بر سر مردم ایران، بر سر جنبش آورده [؟!] که آن‌همه خون را این‌طوری پایمال کرد که برای سرکوب هر جنبشی، مبارزه مردم را به این‌ها منتسب کنند؟ و به‌زعم خودشان مشروعیت [؟!] برای سرکوب جلب کنند؟ روحانی با ماکرون تماس می‌گیرد و می‌گوید عامل تظاهرات این [گروه] است. اون‌هایی که رفتید به روحانی رأی بدهید! و اون حضراتی که هنوز در خارج کشور از روحانی دفاع می‌کنید! … آیا مبارزات مردم‌ایران ربطی به [مجاهدین] در پاریس دارد؟ یک‌دانه شعار کسی دیده؟ حتی خود این [گروه] نمی‌تواند ادعا کند و نکرده» (۱) نتایجی را که گرفت مجدداً مرور کنید:‌ اولاً آنچه تابه‌حال بر سر جنبش آمده و به‌زعم او بلا [!] و نه پیشرفت، مسئولش مجاهدین هستند، نه خمینی، خامنه‌ای، خاتمی و روحانی [!!] ثانیاً حضور مجاهدین برای سرکوب جنبش دلیلی کافی و مشروع است که نمی‌توان به آن اعتراضی کرد [!] (با این منطق که اگر مقاومتی نباشد جلاد، شکنجه و کشتار هم نخواهد بود، همه‌چیز به خیروخوشی و در منتهای مسالمت و کم‌هزینگی خواهد گذشت پس نتیجه این است که وجود مقاومت است که شکنجه و کشتار به وجود می‌آورد [؟!]) و ثالثاً مجاهدین در این قیام شرکت نداشته‌اند و روحانی در گفتگوی یک‌ساعته با ماکرون بی‌دلیل التماس کرده است درحالی‌که عنصر خطرناک برای نظام، مغز متفکر و لیدر قیام در سواحل سوئد نشسته و دارد با حضور تقریباً ثابت در سایت‌های وزارت اطلاعات و من‌جمله سایت موسوم به اینترلینک، پیچیده‌ترین گره‌های مسیر یک جنبش برای نیل مردم به آزادی و برابری را بازگشایی می‌کند [؟!].
حالا همین محتوا را از زبان یک شکنجه‌گر و سرکرده وزارت اطلاعات رژیم آخوندی هم بشنوید:
– «مجری تلویزیون شبکه دوی رژیم آخوندی: یعنی میگید صحنه‌گردان‌ها کس‌های دیگه‌اند؟
نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع: بله صحنه‌گردان داره! صحنه‌گردانی که میره ایذه رو انتخاب میکنه، برنامه‌ریزی‌شده میره! دورود رو انتخاب میکنه!
مجری: کی‌اند؟ این‌ها داخلی‌اند؟
نقوی حسینی: مثلاً دورود، با فرض کنید قرچک و شهر ورامین چه تفاوتی داره؟ چرا اونجا اقدامات خشونت‌آمیز می‌شه؟ کادر داره! این عملیات کادر داره! کادرشون به اعتقاد ما [مجاهدین] هستند! سازمان‌دهی کرده‌اند! برنامه‌ریزی کرده‌اند! نمی‌خواهند لیدرسازی هم کنند! بنای لیدرسازی ندارند! توی این فتنه می‌خواهند، چون می‌دونند لیدرها آبرویی پیش [نظام] ندارند، الان اگر بیایند لیدرسازی کنند این لیدرهایی که این‌ها دراختیار دارند اینقدر در نزد [نظام] مورد تنفرند که مردم فوری وا‌زده می‌شوند ااااه اینهایند؟ اینها که آدمکش‌اند! [مجاهدین] وجهه‌ای نداره! ۱۷هزار نفر [پاسدار نظام] رو ترور کرده تو [نظام] جایگاهی ندارند! ولی این‌ها کادر دارند! اون کادر داره مدیریت میکنه!» (۲)
بی‌لطف نیست برای فهم درجه شقاوت تواب تشنه به‌خون مجاهدین، مواضع محمدرضا خاتمی (برادر آخوند محمد خاتمی لیدر جریان اصلاح‌طلبان‌قلابی رژیم) که سردمدار حزبی متشکل از شکنجه‌گران دهة۶۰ است را هم ببینیم و در مقایسة این دو موضع‌گیری، به‌صورت عینی نسبت به کارکرد خائنانة یک تواب تشنه به‌خون، به‌مثابه کاسة‌ داغ‌تر از آش سرکوبگران قیام را، وقتی‌که دژخیمان رسمی محذوریت دارند و هم جرئت ندارند سرکوب مردم بی‌دفاع را توجیه کنند و به آن مهر تأیید و مشروعیت بزنند، عینی شویم:‌
– خبرگزاری حکومتی ایسنای رژیم ۱۱دی۹۶ نوشت: «[محمدرضا خاتمی رئیس حزب مشارکت در غارت و کشتار] درباره نقش برخی از گروه‌های ضد انقلاب در گسترده‌تر شدن این اعتراضات بیان کرد: این که دست گروه‌های سیاسی یا خارج‌نشین و ضد انقلاب در کار باشد، فراتر از تبلیغات[؟!] باید توسط نیروهای امنیتی مورد شناسایی قرار بگیرد و البته طبیعی است که منتقدان و مخالفان بخواهند از شرایط موجود بهره‌برداری سیاسی کنند. [مواضع حزب شکنجه‌گران را با مواضع یک تواب تشنه به‌خون مقاومت و پایداری مقایسه کنید!] وی با تاکید بر این که اشتباه است که مردم آشوبگر و مسبب اتفاقات رخ داده اعلام کنیم، یادآور شد: حتی اگر مردم اشتباه کنند و دست به اقدامات خشونت‌آمیز و کارهای ناخوشایند بزنند، شایسته سرزنش نیستند زیرا کسانی که وضعیت موجود را به چنین شرایطی رسانده‌اند، باید پاسخگو باشند.» (۳)
م. صادقی
لینک ها :
(۱)تواب تشنه به‌خون در گفتگو با پامنبری‌اش سعید بهبهانی ۱۳دی۹۶
(۲)شکنجه‌گر جنایت‌کار حسین نقوی حسینی در گفتگو با تلویزیون حکومتی شبکه دوی آخوندی ۱۴دی۹۶
(۳)محمدرضا خاتمی رئیس حزب مشارکت در غارت و کشتار، خبرگزاری حکومتی ایسنای رژیم ۱۱دی۹۶

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر