قربانعلی پوراحمدی
http://bit.ly/2pevmET
عامل فشار و شکنجه روانی خانوادههای مجاهدین و یکی از مأموران وزارت اطلاعات در استان گیلان است. که برای فریبکاری تا مدتها تحت نام «دکتر احمدی» یا «پوراحمد» بهپیش بردن مأموریت از طرف وزارت اطلاعات، مشغول بود.
قربانعلی پور احمدی تا سالها هنگام مراجعه به خانوادههای مجاهدین خودش را مأمور هلالاحمر معرفی میکرد تا هویت خودش بهعنوان پادو وزارت اطلاعات را بپوشاند.
این فرد با انتشار اخبار کذب و سوءاستفاده از اسم صلیب سرخ و عواطف خانوادگی، به اجرای مأموریتهایی که وزارت اطلاعات به او محول کرده مشغول است.
او علاوه بر شهرهای مختلف داخل کشور به مأموریتهای برونمرزی در عراق، هم برای توطئه علیه اشرفیها اعزامشده است و درزمینهی سازی کشتار اشرفیها بر اساس وظیفه اصلی گشتاپوی آخوندی نقش فعال داشته است.
مأموریتهای محوله به قربانعلی پوراحمدی
برخی مأموریتهای سپردهشده به قربانعلی پوراحمدی در گیلان ازاینقرار است:
۱٫ مراجعه به خانوادهها و مسموم کردن اذهان آنها نسبت به مجاهدین و سپس عضوگیری از میان آنها با استفاده از شیوههای تهدید و تطمیع برای اعزام آنها به اطراف اشرف و اطراف لیبرتی باهدف زمینهسازی کشتارهای تروریستی و توجیه جنایت.
۲٫ صحنهگردانی نمایشهای وزارت اطلاعات در استان گیلان بهمنظور تبلیغ رژیم و مشروع کردن توطئه علیه مجاهدین و کشتار آنها
۳٫ اجرای مأموریت خارج مرکز و سفر به استانهای دیگر کشور (تهران، مازندران، قزوین و…) جهت پر کردن خلأ نیرویی وزارت بدنام اطلاعات در سایر مناطق.
۴٫ مراجعه به خانوادههای مجاهدین و ارائه اطلاعات دروغ برای نگران کردن خانوادهها نسبت به سرنوشت فرزندان مجاهدشان باهدف نوشتن نامه و امضای تومارهای ساختهوپرداخته وزارت اطلاعات خطاب به مجامع حقوق بشری و ارگانهای بینالمللی و مقامات عراقی
۵٫ نوشتن و انتشار گزارشهایی مبتنی بر جعل و دروغ و بهتان، تحت عنوان کتاب «خاطرات»
۶٫ اعزام به کشور عراق بهمنظور پیشبرد خط برونمرزی وزارت برای پروندهسازی علیه مجاهدین در دادگاههای عراق
۷٫ فعالیت در استان گیلان بهعنوان سرپل شعبه وزارت در عراق تحت عنوان «هتل مهاجر بغداد»
نقش و کارکرد مأموران وزارت اطلاعات علیه اشرفیها
مهمترین مصرف اینگونه مأموران داخل و خارج کشور وزارت اطلاعات، صاف کردن جاده برای کشتار مجاهدین است. این شیوه را رژیم در قتلعام ۱۰ شهریور ۹۲ در اشرف، با راهاندازی سیرک ولایت و آوردن مزدوران پشت دیوارهای اشرف، با نامهنگاری و ارسال تومار و امثالهم وسیعاً مورداستفاده قرارداد. قبل از قتلعام اشرفیها در ۱۰ شهریور ۹۲، وزارت اطلاعات، این مأموران را به کار گرفت تا آنها، کشتار مجاهدین را اعمال حاکمیت دولت عراق و حق قانونی آن جلوه بدهند.
بعد از کشتار ۱۰ شهریور ۹۲، این مزدوران با ارسال نامه و تومار و دروغپردازی علیه مجاهدین، تلاش کردند از یکسو، مالکی را که بهشدت در افکار عمومی جهان منفور شده و زیر ضرب بود، تقویت کنند و از سوی دیگر او را به کشتار بازهم بیشتر و تکرار قتلعام اشرف در لیبرتی ترغیب کنند.
صحنه چرخان نمایشهای وزارت اطلاعات در استان گیلان
قبل از انتقال مجاهدین از عراق به کشورهای اروپایی، اینگونه اقدامات بهمنظور اعزام اجیرشدگان ولایت تحت عنوان خانواده به اشرف و لیبرتی بود. مزدور قربانعلی پوراحمدی خودش میگوید:
«از ۹ سال پیش با پذیرش مدیریت انجمن نجات گیلان ارتباطم را با خانوادههای چشمانتظار گیلک استارت زدم… [تا آنها را نسبت به] خطری که میتواند نسل جوان را تهدید کند به اشراف برسانم»
بهاینترتیب وزارت اطلاعات از زبان مهره خودش اعتراف میکند که ترس رژیم از گرایش نسل جوان به مجاهدین و خطری که مجاهدین در میان نسل جوان ایرانی برای آخوندها ایجاد کردند از علل بهکارگیری نامبرده علیه مجاهدین است.
اعزام اجیرشدگان وزارت به سیرک ولایت در اشرف و اطراف لیبرتی
یکی از مأموریتهای قربانعلی پوراحمدی بسیج و پشتیبانی مزدوران اعزامی وزارت اطلاعات آخوندی به عراق، برای زمینهسازیهای اقدامات تروریستی علیه اشرف و لیبرتی بوده است. در همین رابطه او علاوه بر برگزاری نمایش و بهکارگیری روشهای تهدید و تطمیع و انواع ترفندها برای اجیر کردن مزدوران به همراه سایر عوامل شناختهشده اطلاعات صحنهگردان چنین جلسات ننگینی در تهران، قزوین و مازندران… بود.
«پوراحمد مسئول انجمن نجات گیلان و مهرداد تقی پور مسئول انجمن نجات تهران بهعنوان متولیان این نشست، به بررسی… حضور مؤثر و فعال خانوادههای انجمن نجات در عراق و تحصن آنها جلوی قرارگاه اشرف پرداختند. در این نشست تصمیم گرفته شد تا گروه جدیدی از خانوادههای تهرانی به عراق اعزام شوند» .
گماشته اطلاعات آخوندی در این دورهگردیها با ابراز ترس رژیم از گرایش نسل جوان به مجاهدین علت برگزاری چنین نمایشها و مأموریتهایی را برملا میکرد:
«[سازمان] … از طریق اینترنت و فیسبوک و موبایل مانند وایبر و تانگو با نسل جوان که خام است ارتباط برقرار میکند تحت عناوین مختلف که در آخر، سر از لیبرتی درمیآورند که شما عزیزان مواظب نسل جوانی که در منزلتان دارید باشید… شما باید با انجمن استان همکاری کنید و بروز باشید»
بعد از خروج سالم و پیروزمند مجاهدین از لیبرتی، رژیم به کارهای قدیمی و تکراری و صدبار تجربهشده خودش یعنی بهکارگیری مأموران و مزدورانش تحت عنوان خانواده، بیشتر رو آورد. رفتن کمک بازجو ابراهیم خدابنده که به دلیل سرسپردگیاش به رژیم به سمت مدیرعامل شعبه پوششی وزارت اطلاعات موسوم به «نجات» ارتقاء پیداکرده به گیلان و توجیه گماشته بدنام وزارت در استان گیلان یعنی قربانعلی پوراحمدی که در مهرماه انجام شد، در همین راستا صورت گرفت. وزارت اطلاعات در همین رابطه گفت:
«در دیدار دوستانه و بسیار صمیمانه خدابنده و پوراحمد… حول مسائل روز… و همچنین راهکار عملی دستیابی خانوادهها… به عزیزانشان… تبادلنظر صورت گرفت و تصمیمات شایانی اتخاذ شد» .
سرپل هتل مهاجر بغداد و دژخیم پاسدار سجاد
یکی از وظایف قربانعلی پوراحمدی طی این سالیان؛ تحویل گیری مزدوران جدید برگشتی به زیر حاکمیت آخوندها و آماده کردن آنها برای طی دورههای آموزشی و عملی، پس از قرنطینه امنیتی- اطلاعاتی و گرفتن آموزشهای لازم توسط مأموران وزارت اطلاعات بوده است. روال کار به این صورت است که مزدوران مستقر در هتل مهاجر پس از مصاحبه و استخدام توسط پاسدار «کیان مهر» با اسم مستعار سجاد که سرتیپ پاسدار نیروی تروریستی قدس و مسئول هتل مهاجر در عراق بود؛ به مأموران وزارت اطلاعات شعبات استانهای زادگاه خودشان برای ادامه مأموریت در داخل کشور وصل میشوند. برای مثال مزدوران جدیدالاستخدام در هتل مهاجر که اهل گیلان هستند به مزدور قربانعلی پوراحمدی برای ادامه کار و استفاده از فرد مذکور وصل میشوند. این همان روشی است که یکی از همین پادوهای استخدامشده در هتل مهاجر صراحتاً به آن اعتراف کرده است:
«جا دارد از مسئولین نظام و آقای پوراحمد هم تشکر بکنم که با تلاشهای وقفهناپذیرشان ترتیب بازگشتم به ایران را دادند… نیروهای عراقی محافظ لیبرتی مرا تحویل کمیساریا دادند و به هتل مهاجر رفتم… همان وهله اول تلفن در اختیارم گذاشتند تا بتوانم با خانوادهام و حتی با همین آقای پوراحمد در ارتباط باشم… النهایه وقتی به رشت و دفتر انجمن آمدم همین آقای پوراحمد… از من به گرمی استقبال کردند»
این عناصر خودفروخته بهمحض برگشت به زیر حاکمیت آخوندها ابتدا برای طی ریلهای امنیتی قرنطینه میشوند. این ریل را پیشازاین مزدوران دیگری تشریح کردهاند:
«تحویل شدن به رژیم در مرز روز موعود رسید… در مرز خانقین تحویل رژیم شدیم. ما را مستقیم بردند به تهران در خارج از کرج در یک محل مربوط بهپیش آهنگها مستقر نمودند… از همه ما خواستند ضمن نوشتن اینکه ما چه کسی هستیم و خودمان را معرفی کنیم، آنچه در مورد سازمان در دو سال گذشته میدانیم بنویسیم… محورهای بازجویی را میدادند که باید مینوشتیم. تهدید کردند که ما اطلاعات زیادی داریم اگر دروغ بنویسید برایتان عواقب خواهد داشت من نیز همه اطلاعات عمومی را … نوشته ودادم… نمیشد چیز دیگری نوشت یا کم نوشت…درنهایت… تحویل خانوادهها شدیم.»
شرکت در نمایشهای وزارت اطلاعات در دانشگاهها
یکی دیگر از وظایف گماشته اطلاعاتی قربانعلی پوراحمدی شرکت در نمایش وزارت اطلاعات در دانشگاهها است.
آنچه از لابهلای انبوه گزارشهای رسانههای حکومتی درز کرده بهخوبی گویاست که نمایشگاههای رژیم آخوندی تماماً توسط وزارت اطلاعات و سایر شعبات آن و ارگانهای جعل و جنایت آخوندها برگزار میگردد. «وزارت اطلاعات» وادارات کل استانهای آن ازجمله«اداره کل اطلاعات گیلان، مدیرکل اطلاعات سیستان و بلوچستان ، اداره اطلاعات استان کردستان و … در این شمارند.
وزارت اطلاعات از ۲۹ مهر ۹۱ به فاصله کوتاهی پس از خروج نام سازمان از فهرستهای استعماری- ارتجاعی در برخی دانشگاههای کشور، اقدام به برگزاری نمایشگاه کرد. در کنار این نمایشگاهها، جلسات ابراز ندامت تعدادی از مزدوران یا مأموران شناختهشده وزارت اطلاعات تحت عنوان همایش یا سمینار، یا پرسش و پاسخ برگزار میشد. علاوه بر این تعدادی از مدیران و مهرههای وزارت اطلاعات و سردمداران کشتار و جنایت نیز بهعنوان مهمان ویژه، در این نمایشهای شرکت داشتند.
قربانعلی پوراحمدی این مأمور حقیر وزارت بدنام در نمایشگاههایی که در دانشگاه آزاد رشت، دانشگاه گیلان و دانشگاه آزاد لاهیجان برگزارشده بود، در کنار تعداد دیگری از مأموران شناختهشده وزارت جعل و سرکوب ازجمله ابراهیم خدابنده، علی مرادی و… به دروغپردازی علیه مجاهدین پرداختند.
«همایش [در دانشگاه آزاد اسلامی رشت] با همکاری دانشگاه آزاد اسلامی و اداره کل اطلاعات گیلان برگزارشده است» .
درواقع خیمه شب بازیی که عروسکهای آن بالای سن بودند نخ آن دست وزارت جعل و جنایت بود و آنها را میچرخاند.
هدف اصلی این نمایشها «مجاهد هراسی» بهمنظور سد بستن در برابر استقبال روزافزون و سیلآسای جوانان به سازمان بود. رژیم بارها به این واقعیت اعتراف کرده است:
«مسعود رجوی بهترین جوانان کشور را… ربود… امید داریم قشر جوان خصوصاً قشر دانشگاهی کشور عزیزمان با کسب این تجارب و شناخت عمیقتر از [مجاهدین] به دامشان نیفتند و مصون بمانند»
شرکت در نمایشگاه جعل و دروغ آخوندی علیه مجاهدین و مقاومت ایران
یکی دیگر از وظایف محوله به قربانعلی پوراحمدی شرکت در نمایشگاههای جعل و دروغ است. برای نمونه شرکت در نمایشگاه بینالمللی کتاب در اردیبهشت سال ۹۳ در تهران که توسط یکی دیگر از شعبات وزارت اطلاعات برپا گردیده و صحنهگردانهای آن مأموران و مزدوران ازجمله قربانعلی پوراحمدی، مریم سنجابی، هادی شعبانی و … بودند. محسن رضایی دبیر تشخیص مصلحت آخوندها از مهمانان ویژه این نمایشگاه بود.
مزدور قربانعلی پوراحمدی هدف از برپایی این غرفه را چنین گفت: «به اولیا و والدین نسل جوان و بعد به اولیا و مدرسین دانشگاهها توصیه میکنم که در این زمینه بخصوص هشیار بوده جوانان را تحت پوشش خود داشته باشند» .
اعزام به عراق برای پروندهسازی قضایی بهمنظور مشروع کردن کشتار مجاهدین
در اجرای دستورالعمل شورای عالی امنیت رژیم آخوندی به کلیه وزارتخانههای کشور، مبنی بر فعال کردن کارزار حقوقی علیه شهر اشرف، وزارت اطلاعات آخوندی برای دادن نمای حقوقی به این توطئه علاوه بر دیپلماسی رسمی، قوه قضائیه آخوندها، شعبات وزارت اطلاعات ازجمله کانون «هابیلیان» و برخی دیگر از نهادها یا عناصر رژیم و تعدادی از مأموران خودش ازجمله قربانعلی پوراحمدی را برای «شاهد سازی» وارد صحنه کرد تا به این وسیله دست دولت و وزارت اطلاعات را در این پروژه پنهان کرده و این توطئه را «اقدامی حقوقی» از جانب «خانوادهها» نشان دهد!
هدف ولیفقیه ارتجاع و وزارت اطلاعات آخوندی در استفاده از این افراد، بخصوص بعد از کشتار اشرفیها در ۶ و ۷ مرداد ۸۸، استفاده از ترفند کهنه و پوسیده سوءاستفاده از خانوادهها و عواطف خانوادگی برای مشروع کردن توطئه و کشتار مجاهدین با توهم پراکنی و تعویض جای جلاد و قربانی بود!
در این پروژه اطلاعات آخوندی از تمامی پاسداران و بسیجیان و توابان تحت امر خود استفاده کرد. کما اینکه بهموازات این اقدامات رژیم در عراق بخش برونمرزی وزارت اطلاعات آخوندها تعدادی از مزدوران خودش تحت نام «خانواده» را از خارج کشور روانه عراق کرد و در یک طرح هماهنگ شده قربانعلی پوراحمدی را نیز از داخل کشور برای فعال کردن کیس حقوقی علیه اشرف، به عراق اعزام نمود تا آنها را زیر نظر مرکز تروریستی رژیم در عراق (سفارت) به خدمت بگیرد. قربانعلی پوراحمدی سالها بعد به چنین اقدام شنیعی اذعان کرد و گفت:
«در بهمن ۱۳۸۸ بهاتفاق خواهران نوروزی که برادرشان سعید نوروزی از قربانیان مشکوک قتلهای زنجیرهای مابعد حمله آمریکاییها به عراق که در دهه ۱۳۸۰ به ثبت رسیده است در کریدرهای دادگاههای عراقی در بغداد مشغول دادخواهی و اقامه دعوا علیه قاتلین آن از [مجاهدین] بودیم»
در اسفند ۹۲ به دنبال خوابهای پنبهدانه ولیفقیه ارتجاع برای استرداد مجاهدین که توسط دژخیم مصطفی محمدی وزیر دادگستری رژیم در دیدار با وزیر دادگستری عراق طرحشده بود، مزدور قربانعلی پوراحمدی با کینتوزی حیوانی نسبت به مجاهدین گفت:
«به اطلاع دولتین ایران و عراق خواهم رساند که مقدمات سفر شمایان [منظور مزدوران ارتجاع است] به عراق و اجتماع در مقابل کمپ لیبرتی… میسر شود حالا ببینیم وزیر دادگستری ایران که خنجرش را روی شاهرگ [مجاهدین] گذاشته چقدر برش و کارایی دارد»
مأموریت شیطان سازی دیدار با هیئتهای خارجی در ایران و نامهپراکنی
اینها تنها مأموریت مزدور قربانعلی پوراحمدی نبود. دیکتاتوری آخوندی برای مقابله بااعتبار بینالمللی مجاهدین و تلاش برای ابقای نام سازمان در لیستهای استعماری – ارتجاعی، همواره از مزدورانش برای شیطان سازی و دروغپردازی علیه مجاهدین استفاده کرده است. رژیم در این زمینه هم این مزدور را به کار گرفت.
ازجمله در تاریخ ۶ آذر ۸۶ نامبرده یکی از کسانی بود که به همراه ابراهیم خدابنده، آرش صامتی پور، غلامرضا صادقی جبلی و… توسط اطلاعات آخوندی برای شیطان سازی علیه مجاهدین در رابطه با یک هیئت پارلمان اروپا که به ایران رفته بودند، مورداستفاده قرار گرفت. «زابینه مایر» لابی معروف رژیم در پارلمان اروپا، در دسامبر ۲۰۰۷ به همراه هیئت رابطه با ایران به ریاست «آنجلیکا بئر که از فعالترین لابی دیکتاتوری منفور آخوندی و مدافع سازش و مماشات با این رژیم بود، به ایران سفرکرده بود و در تاریخ ۱۸ آذر ۸۶ با مزدوران وزارت اطلاعات در شعبه موسوم به انجمن نجات دیدار داشت.
در تاریخ ۱۶ بهمن ۸۹، روزنامه دیلی تلگراف لندن، در گزارشی با استناد به ۱۲ سند محرمانه از اسناد ویکی لیکس نوشت:
«رژیم تهران، با اولویت بالا و آشکار به تلاشهای خود ادامه میدهد تا اعضای سابق مجاهدین خلق را که به ایران بازگشتهاند، گردهم آورد. این رژیم تلاشهای خود برای گردهم آوردن بریدهها از کانال انجمنی به نام ”نجات”انجام میدهد. این انجمن…، بهطور مؤثری به لابی رژیم بر ضد مجاهدین و اقدامات تبلیغی در برابر شنوندگان غربی میپردازد».
جستوخیز در نمایش تلویزیونی آخوندها
یکی دیگر از اقدامات مزدور قربانعلی پوراحمدی شرکت در برنامه تلویزیونی عربزبان رژیم موسوم به العالم است که در کنار مزدورانی همچون غلامحسین صادقی و علی بیگلری برای سوخترسانی به ماشین دروغپردازی علیه مجاهدین به ایفای نقش پرداخت .
مزدور قربانعلی پوراحمدی کیست؟
مزدور خودفروخته، قربانعلی پوراحمدی بعد از حمله آمریکا و نیروهای ائتلاف به عراق در سال ۱۳۸۲ به دلیل سختی و پیچیدگیهای شرایط توان کشش و ادامه مبارزه را نداشت در ۲۲ اسفند ۸۳ از صفوف مجاهدین اخراج و روانه تیف شد و ازآنجا نیز سربرآستان آخوندهای ضد بشر گذاشت، زیر عبای اژهای فرود آمد و از همان ابتدا در خدمت آخوندهای جنایتپیشه درآمد و در نمایش شعبات مختلف وزارت اطلاعات در اصفهان در مهر ۸۵ بهعنوان مسئول شعبه وزارت اطلاعات در گیلان موسوم به نجات رژیم معرفی شد.
نتیجهگیری
رژیم خوب میداند که حضور و ایستادگی و پایداری یک نیروی متشکل و منسجم، چه تأثیری روی اعتراضات اجتماعی دارد. اینهمه آه و نالههای رژیم از گسترش پایگاه اجتماعی مجاهدین در داخل کشور که این روزها در رسانههای رسمی رژیم بهوفور میبینیم همین واقعیت را اثبات میکند.
شرکت در نمایشگاه جعل و دروغ آخوندی علیه مجاهدین و مقاومت ایران
پاسخحذف