۱۳۹۷ مرداد ۹, سه‌شنبه

بنیاد سحر را در لینک وعکسهای این مطلب بهتر بشناسید همدست با طرحهای ترور

بنیاد سحربنیاد سحربنیاد سحر بزبان تصاویر وچند لینک بنیادی تمام در اختیار اطلاعات آخوندی
همکاری با تروریستها علیه مجاهدین ازعراق تا تیرانا
این خانواده تمام عیار درخدمت اطلاعات آخوندی با بنیادی بنام سحر میباشد کار این بنیاد لجن پراکنی و شکنجه روانی خانواده های مجاهدین وزمنیه سازی طرحهای ترور میباشد این خانواده دستشان در خون مجاهدین خلق ایران است

https://bit.ly/2GfgRsN
خدابنده و تريتا پارسي توطئه عليه اشرف
http://bit.ly/2FOpYA1
خدابنده و سينگلتون ماموران وزارت اطلاعات – تاييد مجدد پنتاگون و کنگره
http://bit.ly/2y27esD
افشاگري پنتاگون و کنگرة آمريکا درباره شبکه عوامل اطلاعات آخوندي – قسمت اول
بلندگوهاي ملاها در خارجه
ساير سوابق خانواده بنده شيطان ملقب به خدابنده را بهتر بشناسيد
در سايت #ايران #افشاگر
http://bit.ly/2r6ma8G
سحر# 




بلندگوهاي ملاها در خارجه
ساير سوابق خانواده بنده شيطان ملقب به خدابنده را بهتر بشناسيد
در سايت #ايران #افشاگر
 خانوادگي مزدوري ميکنند و دستشان در خون مجاهدين بوده است
https://t.me/IranEfshagar

http://bit.ly/2r6ma8G

۱۳۹۷ مرداد ۸, دوشنبه

اثبات حرفها و مواضع مجاهدین

زهره ترک شدن رژیم و باندهای فاشیستی از اخطار ترامپ و اثبات حرفها و مواضع مجاهدین

این قدر بترسید تا مرگ شما را به کام خود بکشد دیر است ودور نیست در همین ایام قتل عام کردید وما میاییم 
پاسخ سخنگوی مجاهدین
رسالت ارگان باند چپاولگر مؤتلفه در سرمقاله خود در روز ۶ مرداد تحت عنوان «از تنگه مرصاد تا تنگه هرمز» زهره ترک شدن رژیم، از جمله هارترین باندهای فاشیسم دینی را به نمایش گذاشت.
رسالت آخوندی مینویسد «رئیس جمهور آمریکا و وزیرخارجه این کشور اختیار زبان و قلم خود را به مجاهدین داده اند و در اجتماعاتی که ظاهر می‌شوند و حرف‌هایی که می‌زنند کسی که کمترین اطلاعی از تحلیل محتوای سخنان آنها داشته باشد، می‌فهمد حرف، حرف مجاهدین که در عراق، صدام را به خاک سیاه نشاندند…
مجاهدین روسیاه ترین گروه تروریستی در جهان و بی آبروترین اپوزیسیون ایران هستند. رهبرشان همسرش را به پاریس فرستاده و کل حرکت سازمان را به یک زن کنترات داده است!
۱۷ هزار نفر را از رژیم به خاک و خون کشیده اند و حالا وزیر خارجه آمریکا از ایران جز صدای مجاهدین صدای دیگری را نمی شنود. اکنون مجاهدین، قدم به قدم آمریکایی‌ها را به سمت تنگه‌ای هدایت می‌کنند که ۳۰ سال قبل از آن خداوند طعم شکست را در مرصاد به آنها چشاند!».
رسالت آخوندی با اشاره به اخطار ترامپ و تهدید رژیم به بمب اتمی توسط پشتیبان مالی نشستهای وزیر خارجه آمریکا، می افزاید: «این سطح از خشونت هیچ‌گاه در هیئت حاکمه آمریکا طی نیم قرن اخیر سابقه ندارد. این ادبیات از همنشینی آنها با منافقین و اخبار و تحلیل‌های دروغ و اغراق‌آمیز از ایران سرچشمه می‌گیرد».
سخنگوی مجاهدین در مورد قالب تهی کردن و زهره ترک شدن باندهای رژیم و همریشان گفت:
۱-مبادا از ترس مرگ خودکشی کنید. تا زمان پیوستن به آن ۱۷ هزار خویشتنداری کنید.
۲-مردم ایران در قیام ۸۸ رئیس جمهور وقت آمریکا را بخاطر استمالت از آخوندها به زیر علامت سؤال کشیده و می پرسیدند تو با مایی یا آنها؟!
بنظر میرسد آخوندها و پاسداران سیاسی و نظامی آنها به اینکه آمریکا به سر و ریش آنها روغن اعتدال و اصلاح طلبی بمالد معتاد شده اند. رژیم آخوندی در حالیکه بر خلاف مجاهدین نه بمباران و نه خلع سلاح و نه ۱۴ سال بازداشت خانگی شده است، همین که شمه ای از غارت و جنایتش علیه مردم ایران گفته میشود، فغان و فریاد برمیدارد که حرف، حرف مجاهدین است.
۳-اما اگر حرف، حرف مجاهدین است، این را هم بشنوید که بخاطر چپاول و خشونت و بخاطر تاراج و قتل عام و جنایت علیه مردم ایران، باید در انتظار خشم و قهر خلق و در انتظار عدالت باشید.

۱۳۹۷ مرداد ۷, یکشنبه

پدرخوانده جهانی تروریسم و مأموران آن نایاک و تریتا , فرخ نگهدار.همه پاسداران سیاسی

ضرورت طرد پدرخوانده جهانی تروریسم و مأموران آن

 پدرخوانده جهانی تروریسم و مأموران آن نایاک و تریتا و بنیادهای آنچنانی مانند بنیاد سحر واینترلینک واین جماعت مزدوران اطلاعات بنام پاسداران سیاسی خیانت پیشه که نان را به نرخ روز کوفت میکنند خیانتکارانی که برای خیانت خود هر رذالتی را 
انجام میدهند

 Ø¶Ø±ÙˆØ±Øª طرد پدرخوانده جهانی تروریسم 
سال‌ها پیش از پیدایش پدیده‌هایی موحش تحت اسامی القاعده، بوکوحرام و داعش، رفسنجانی در مقام ذی‌نفوذترین نفر نظام آخوندی پس‌از شخص خمینی و نشسته در مناصب متعدد رسمی، ازجمله «جانشین فرمانده کل قوا»،‌ «ریاست مجلس ارتجاع» و «ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام آخوندی» در نمایش دجالانة روز قدس ۱۶اردیبهشت۶۸ در تهران، خط‌مشی جاری رژیمولایت‌فقیه را این‌چنین علنی و آشکار فریاد می‌کشید:
– «… اگر در برابر هر فلسطینی که امروز در فلسطین شهید می‌شود اینها در بیرون از فلسطین پنج آمریکائی، انگلیسی یا فرانسوی را اعدام بکنند، آنها این غلطها را تکرار نمی‌کنند…
آمریکائی و فرانسوی کشتن که مشکل نیست، اسرائیلی کشتن یک‌مقدار مشکل است، حالا اسرائیلی‌ها نیستند. آمریکائی‌ها در سراسر دنیا هستند همه‌شان هم مثل هم هستند. آنهایی که ده میلیارد دلار مالیات می‌دهند و این اسرائیل را حفظ می‌کنند و می‌دانند دارند چه می‌کنند خونشان چه ارزشی دارد؟…
لبنانیها به آمریکا و انگلیس و فرانسه درس دادند. فرانسه خواست به لبنان بیاید اما همین پریروز با یک اخطار مردم لبنان برگشت. چراکه می‌داند این مردم آزاده جواب جنایات فرانسه دربیروت را در پاریس می‌دهند. آنها در کاخ شیشه‌ای نشسته‌اند شما لااقل سنگ دارید به هرجا بزنید به کله اینها می‌خورد… دنبال این‌کار بروید و اینها را در بیرون از فلسطین بترسانید تا آنها احساس آرامش نکنند…
حالا خواهند گفت که فلانی بعنوان یک مسئول، یک رئیس پارلمان بطور رسمی دعوت به ترور کرده است. این از حرفهایی است که در تبلیغاتشان شروع می‌شود ولی بگذارید این‌را بگویند.»
۶سال بعد، رفسنجانی این‌بار درمنصب «ریاست‌جمهوری رژیم» درحالی‌که از طرف غرب مدال مدره! و پراگماتیست! هم بر سینه آویخته بود، برای کمرشکن کردن تنها آلترناتیو دمکراتیک این نظام،‌ طرح ترور رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران را در دستور کار قرار دادطرح ترور رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران را در دستور کار قرار داد، وزارت اطلاعات اقدام به ارسال یک سلاح خاص کشتارجمعی به خاک اروپا، ساخته‌شده در صنایع نظامی رژیم، کرد که البته در بندر آنتورپ بلژیک کشف و ضبط شد، سخنگوی دادستانی بلژیک درهمان‌زمان دربارة قدرت ویرانگری این‌سلاح گفته‌بود:
– «سلاح، خمپاره‌ای است با برد ۷۰۰متر که گلوله‌های‌آن حاوی مواد انفجاری معادل ۱۲۵کیلو تی.ان.تی. و شعاع ترکش و امواج آن ۶۵۰متر. گلوله‌های خمپاره کشف‌شده از نوع زمانی است که بالای هدف منفجر می‌شود. دراثر انفجار، بدنة‌موشک به ترکش‌های زیادی، با سرعت خیلی بالا، از نقطه انفجار تا دامنة ۶۵۰متر پرتاب‌می‌شوند و درمسیرخود تلفات می‌گیرند. اگر موشک در محیط شهری منفجر شود صدمات زیادی به ساختمان‌های اطراف وارد می‌کند و می‌تواند با خراب‌کردن خانه‌ها، اتصالات برقی، نشت لوله گاز و… آتش‌سوزی و خطرات‌جدی به‌وجود بیاورد.»
به‌این‌ترتیب به‌خوبی دیده می‌شود که فاشیسم دینی مرگ‌آور موسوم‌به ولایت‌فقیه درراستای جنون قدرت‌پرستی خود، ابایی از ویران‌سازی حتی یک محله و کشتار انبوهی مردم عادی به‌منظور ضربه‌زدن به تنها آلترناتیو رژیم و رئیس‌جمهور برگزیده آن‌را ندارد و هیچ میثاق جهان‌شمول و قانون بین‌المللی همان‌طورکه رفسنجانی می‌گفت «بگذارید این‌را بگویند»! آن‌را مقید و درمحذور قرارنمی‌دهد، تئوری چنین رویکرد جنایت‌کارانه‌ای چیز پوشیده و مخفی نیست این‌را با صراحت تمام هم در رسانه‌های خود جار می‌زند:
– «نصر بالرعب پایه یک حرکتی است در انصار [حزب‌الله] … عده‌ای از اعضا معتقد بر این هستند که موفقیت در ایجاد ترس و وحشت هست…» (سرتیپ‌پاسدار حسین الله کرم در تلویزیون شبکه سه رژیم ۲۶اسفند۹۶)
کشف توطئه جنایتکارنه اخیر انفجار در گردهمایی مقاومت ایران در پاریس و دستگیری اسدالله اسدی دیپلمات تروریستی که قصد ایجاد این کشتارجمعی سبعانه در قلب اروپا علیه یک گردهمایی مدنی را داشت، علاوه بر آن‌که تمامی شکلک‌های فریبکارانه اعتدالی ساخته‌شده برای ویترین‌های غربی را برملا ساخت، چند حقیقت دیگر را نیز به‌وضوح نشان‌داد:
این‌واقعه قبل‌از هرچیز صحت افشاگری‌هایی که پیش‌ازاین بارها توسط مقاومت ایران درمورد آماده‌سازیهای جاسوسی تروریستی در مراکزدیپلماتیک رژیم و توسط مزدوران اطلاعات و نیروی قدسنیروی قدس آخوندها در کشورهای اروپایی انجام‌می‌شود را به‌اثبات رسانید.
دوم اینکه تفاوت رژیم‌آخوندی با داعش برای بمب‌گذاری در میان انبوه شهروندان در این است که جنایت آخوندها علیه بشریت در مراکز دیپلماتیک و توسط دیپلمات تروریست‌ها و مأموران اطلاعاتی نشسته درپناه مصونیت قضایی در این‌مراکز، طراحی و اجرایی می‌شود.
سوم اینکه نظام مادون تاریخی ولایت‌فقیه که برپایه وحشت‌آفرینی و بی‌رحمی برقدرت باقی مانده‌است، به‌طور مادی و واقعی ازمردم‌ایران و فرزندان رشید آن در تنها آلترناتیو واقعی و بالفعل سیاسی نظام ولایت‌فقیه، چه میزان دروحشت بسر می‌برد و آن‌را به‌صورت عملی تهدید خود می‌داند؛ به‌حدی‌که درمسیر سرکوبی آن، در به‌آتش‌کشیدن بالاترین مهره چرخاننده دستگاه اطلاعاتی‌اش در اروپا و پیامدهای سیاسی آن نیز درنگ نخواهد داشت:
– «حاج اسدالله اسدی… یکی از یادگاران دوران دفاع مقدس است و پیش‌ازاین خود در خنثی‌سازی ده‌ها عملیات [مجاهدین] نقش مهمی داشته… است» (روزنامه ارگان ولی‌فقیه ارتجاع، کیهان ۲۱تیر۹۷)
چهارم اینکه خائنانی مانند فرخ نگهدار، تریتا پارسی و … که مشاطه‌گران «سلطنت مطلقه فقیه» هستند و با پاگذاشتن به لانه‌های جاسوسی این نظام وحشی مهر ذلت چاکری آن‌را برپیشانی دارند و با کینه‌ورزی و تبلیغات هدف‌دار مستمر، مذبوحانه تلاش می‌کنند مقاومت ایران را بی‌اعتبار سازند، تا کجا زمینه‌ساز و درخدمت اهداف «این مراکز صدور تروریسم» و این رژیم دیوانه، وحشی و مرگ‌آور و برضد جنبش آزادیخواهی ملت ایران قراردادند.
و نهایتاً اینکه طرد مزدوران و مأموران اطلاعاتی و امنیتی آخوندها که عموماً در پوشش «مخالف‌خوانی» خود را استتار و از نگاه‌ها مخفی می‌سازند، اما هدفی جز بسترسازی برای طرح‌های جنایت‌کارانه آخوندها با شیطان‌سازی علیه مقاومت ایران در کارنامه ندارند، یک ضرورت‌عاجل است که علاوه بر مرزبندی حیاتی سیاسی بین مردم ایران و دشمنان آن، امنیت جمعی کلیه پناهندگان واقعی و مخالفین این فاشیسم دینی را هم تأمین خواهدکرد. ضرورتی که باید با صدای بلند مراجع اروپایی را هم به تحقق آن واداشت.

۱۳۹۷ مرداد ۶, شنبه

رژیم هراسان و دلواپسان نظام ولایت

شک نکنید این حکومت اخوندی هراسان ازترس به هرکاری دست میزند ولی دیگر دیر شده است لرزه سرنگونی هر روز ازیکجا بیرون میزند 
هم میهن قهرمان در ایران زمین بپاخاسته
تو در داخل میهن در زنجیر و تحت اشغال ایلغار خمینی؛ با وجود این همه فشارهای ضد بشری؛ شب و روز در قیام و حرکت و خیزش و پنجه در پنجه ماموران سرکوبکر و حاکمان قاتل و فاسد و دزد و قاچاقچی هستی؛ که همه هستی و دار و ندار ایران زمین را به هدر میدهند و به چپاول می برند. یک روز در کازرون قهرمان، فردا در برازجان سرفراز و یک روز دیگر در تهران پایتخت. یک روز معلمان و بازنشستگان و فرهنگیان و دیگر روز کارگران و زحمتکشان و امروز کامیون داران و رانندگان خودروهای سنگین شجاعانه پا به میدان میگذارید. خواستها و شعارها را که دقیق نگاه کنی و از سطح که به عمق بروی؛ در همه آنها یک چیز بوضوح روشن است. سرنگونی این رژیم ایرانسوز خواست عموم مردم ایران است.
در طرف دیگر یک مقاومت سازمانیافته؛ در جای جای میهن در قالب کانونهای شورشی و یا شوراهای مقاومت، با تلاشهای داخلی شبانه روزی اش، اجازه نمیدهد که نه سرکوب وحشیانه و نه فریبکاری آخوندها شعله های مقاومت و قیام را فرو بخواباند. همان چیزی که رژیم را به لرزه در آورده و آثار این وحشت را در اظهارات سران و مقامات رژیم بخوبی می توان دید.
اما؛ این مقاومت علاوه بر وظیفه اصلی اش که سازمان دادن قیام مردمی است، روزی نیست که در سراسر این گیتی؛ محافل مهم جهانی؛ از سازمان ملل تا پارلمانها و عفو بین الملل و سایر ارگانهای بین المللی را؛ تا کلیسا ها و محافل حزبی و جوانان را درننوردد و با تظاهرات و اکسیون در مقابل این یا آن وزارتخارجه یا ریاست جمهوری و یا پارلمان و در میدانهای بزرگ این پایتخت یا آن شهر بزرگ صدا و فریاد حق طلبی و دادخواهی شما را رسا و رسانه ای نکند و به گوش جهانیان نرساند.
از طرفی همین مجاهدین در مراکز خود در سراسر اروپا و آمریکا؛ با همت و تلاش شبانه روزی و با گذشتن از همه چیز؛ لحظه ای نیست که در همراهی و همکاری و همرزمی با قیام شما نباشد. در عصری که به همت انقلاب انفورماتیک و ماهواره ای مزرها و فاصله های چندین هزار کیلومتری سانتیمتری شده اند. این همان چیزی است که در ادبیات این روزهای مقاومت به هر لحظه و هر ثانیه با قیام مشهور شده است.
گردهمایی بزرگ و تاریخی پاریس؛ با شعار ایران آزاد که بگواه رسانه های جهان؛ بزرگترین و سازمانیافته ترین و در ردیف تظاهرات عظیم جنبش ضد آپارتاید در افریقای جنوبی در همین اروپا بود؛ در حقیقت آن روی سکه قیام مردم ایران و ادامه آن در سطح بین المللی است. مگر جنبش چندین ساله ا. ان. سی (بخوانید ان. سی. آر. ای)؛ نلسون ماندلا همین کار را در سراسرجهان نمیکرد . در این گردهمایی ملی و بین المللی؛ انبوه ایرانیان وطن دوست و حامی شما و غمخوار دردها تان؛ با خیل کثیری از مقامات و مردم و جوانان کشورهای دیگر؛ در همبستگی با شما، دقیقا یاد آور گردهماییهای بزرگ چندین ده هزار نفری برای مردم آفریقای جنوبی و نلسون ماندلا بود که نگارنده خود؛ درهنگام تحصیل و کار آموزی در فرانسه؛ شاهد و شرکت کننده در بسیاری از آنها بودم.
طرف مقابل
دیدید که رژیم آخوندها که نه تنها دشمن اصلی ایران و ایرانی؛ بلکه خصم شماره یک تمامی بشریت و دست آوردهای صلح و ثبات و حقوق بشر و میراثهای تمدن بشری است؛ تمام فشارهای ممکن سیاسی؛ دیپلماتیک و تجاری و مالی را بکار برد که از برگزاری این جلسه تاریخی جلوگیری کند. اما برغم فرستادن وزیر و وکیل و معاون و احضار سفیر و تهدید؛ نتوانست دیکتاتوری و خفقان ولایت فقیهی را به اروپای آزادی بیان و اجتماعات صادر کند. تماس تلفنی شیخ شیاد روحانی با رئیس جمهور فرانسه هم به جایی نرسید و حاصلش تنها چخ شنوی و جواب سربالا بود.
اما؛ وقتی کار از حیلت ها در گذشت؛ ماشین ترور را روشن و با طرح بمب گذاری داعشی در این گردهمایی در صدد بر آمد تا به کشتار بیگناهان روی بیاورد، چه ایرانی و چه غیر ایرانی از هفتاد کشور؛ یا حتی بیشتر. یعنی مانند کاری که برادران عقیدتی خمینی و خامنه ای بر برجهای دو قلوی نیویورک کردند. جالب اینکه فرمانده این جنایت بزرگ، یک دیپلمات رژیم در وین بوده است که خودش شخصا بمب را در خاک کشوری غیر از کشور محل ماموریتش؛ که در آن مصونیت دیپلماتیک هم نداشته است؛ به تروریستها تحویل میدهد و هنگام فرار به کشور محل ماموریتش، در خاک آلمان دستگیر میشود. راستی چقدر رژیم باید به پیسی افتاده باشد که دیپلماتش بمب تقسیم میکند. در تاریخ دیپلماسی؛ تا آنجا که من سراغ دارم؛ چنین چیزی کشف نشده و این اولین نمونه است که دیپلمات یک کشور عضو جامعه بین المللی شخصا عملیات تروریستی را فرماندهی کرده و بلحاظ عملی و اجرایی در آن دست داشته است؛ یعنی جزو مرتکبان اصلی بوده است. در موارد پیشین؛ مانند ترور دکتر کاظم رجوی یا محمد حسین نقدی یا ترور رهبران کرد در میکونوس برلین و سایر موارد؛ بوده اند دیپلماتهایی که غیر مستقیم و در پشت جبهه تسهیلات فراهم کرده بودند. چنین تحولی در روابط دیپلماتیک جامعه متمدن عالم؛ یعنی دستگیری دیپلمات رژیم در حین ارتکاب جرم تروریستی و حمله به یک کشورخارجی فضاحت بار و مثل بسیاری از جنایات دیگر در انحصار مطلق نظام ولایت مطلقه است. بعبارت بهتر این کار مصداق رسا و آشکار فضاحت مطلقه است.
اما از منظر حقوق بین الملل؛ این حمله در حقیقت حمله یک دولت خارجی به خاک دولت فرانسه و بسیاری اتباع او و ده ها کشوردیگر جهان به حساب می اید که اتباعشان در این همایش بزرگ شرکت داشتند و تحت حفاظت دولت فرانسه به حساب می آمدند. این حمله، براساس نص صریح منشور ملل متحد؛ یک حمله دولتی به دولت یا دولتهای دیگر است و برهم زننده صلح و امنیت به حساب آمده و مشمول فصل هفتم این منشور میشود؛ که باید به شورای امنیت سازمان ملل برای مجازات این دولت متجاوز ارجاع گردد. علاوه براین به لسان قضایی تک تک این هفتاد دولت و تک تک افرادی که در معرض جدی توطئه قتل با سبق تصمیم بوده اند حق شکایت دارند.
طرف سوم در محاق و پرسه زن در حاشیه
نخست یک یادآوری تاریخی و آن اینکه این سازمانیافته ترین مقاومت تاریخ معاصر ایران هر بار که هر شخص و دسته و گروهی مورد تهاجم تروریستی رژیم داعش-آخوندی قرار گرفته اگر دوست نبوده یا حتی معاند ما بوده است؛ ما اولین و فعالترین کس هم در محکومیت، هم در افشاگری رژیم و هم فعال در مراحل رسیدگی به آن بوده ایم. از ترورهای سالهای اول بعد از انقلاب و وین و میکونوس برلین و ………..
دوم اینکه همیشه خواست و برنامه بغایت سازمانیافته رژیم این بوده که قضیه به سکوت برگزار شود و ایران و جهان آنرا بدست فراموشی بسپارد تا رفته رفته موضوع از روی میز برداشته شود. حالا ببینید در هماهنگی مستقیم و یا غیر مستقیم با گشتاپوی آخوندی؛ چند محفل خارجه نشین و در حاشیه پرسه زن درباره این عمل بسیار جدی تروریستی چکارمیکنند. خوب گوش کنیم:
در حالی که این توطئه تروریستی انزجار و محکومیت جامعه جهانی را بر انگیخته است و علاوه بر مقاومت ایران انبوهی از شخصیتهای برجسته خارجی؛ و ایرانیان و خارجیان در این همایش بزرگ؛ در تلاش مستمر هستند تا آمران و عاملان این جنایت به عدالت سپرده شوند و تمامی مراحل شکایت و ارجاع به مقامات سازمان ملل و سیستم قضایی و دادگاههای صالحه را آماده سازی میکنند و در تلاش برای بستن سفارتهای رژیم یعنی لانه های جاسوسی و ترور هستند، در مقابل جمع آبروباخته و جا خوش کرده ای که انگل کنوانسیون ۱۹۵۱ پناهندگی هستند؛ و در کشورهای آزاد باعتبار خونها و رنج و شکنجه های مردم ایران پناهندگی گرفته اند، و مقیم شده اند؛ در مقابل این جنایت بزرگ سکوت کرده و خفه خون گرفته، و بدتر اینکه گروهی از آنها به لغز خوانی علیه مقاومت نیز پرداخته و حتی بعضا وقاحت را به آنجا رسانده اند که بنحوی مجاهدین را مقصر و عامل این بمب گذاری معرفی میکنند. به سیاق آنچه قائد اعظم شان خمینی میگفت که مجاهدین خود خودشان را شکنجه میکنند!!
اما آنها نمیدانند که امروز عصر کبیر آگاهی هست و کسی فریب این اراجیف سخیف و ده بار بیشتر خائنانه را نمیخورد. اوضاع این دلواپسان اعتلای مستمر این مقاومت سازمان یافته و ابولفه نه تنها رقت بار بلکه باعث تفریح ما شده است! امروز دوست و دشمن اذعان میکنند که سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت در اوج اقتدار و سرفرازی قرار گرفته است.
با اجتماع تاریخی نهم تیر ماه ۱۳۹۷ در ویلپنت این مقاومت بار دیگر به اثبات رساند که بزرگترین سازمان متشکل است که با آرمان حق و درست، با تشکیلات عظیم و منسجم، با رهبری بسیار هشیار و شایسته، با گرای درست و با پرداخت بیشترین و بالاترین بهایی که تا کنون پرداخت شده است، نه تنها حمله کننده اول به هیچ فرد و گروه و دسته که واقعا دشمن رژیم آخوندی باشد نیست بلکه بارها همه نیروهای جمهوریخواهی را که خواهان سرنگونی تمامیت رژیم هستند و بر اصل جدایی دین از دولت معتقدند را دعوت به تشکیل جبهه همبستگی برای سرنگونی این رژیم فاشیستی کرده است.

یک حقیقت دیگر هم در طول چهار دهه مبارزه با فاشیسم دینی به اثبات رسیده است که هیچ فرد و گروهی که واقعا درد سرنگونی این رژیم را داشته باشد و بخواهد ایران را از شر آخوندها برهاند، اگر هم دست دوستی به سمت مجاهدین دراز نکند؛ لااقل با آنان دشمنی نیز نمیکند. اما کسانی که هشتاد درصد عنادشان با مجاهدین و شوراست و گاهی هم نیشی به اخوندها میزنند، تاریخ ایران و همین اروپای مقاومت علیه نازیسم و فاشیسم به اینها خواهد گفت که خودتی ! در تاریخ مقاومت های جهان بویژه همین غربی که این گروه اندک در آنجا خوش کرده و از دمکراسی و تامین اجتماعی خوب آن استفاده میکند به صراحت گفته و باز میگوید که تو و امثال تو خون بدل همه مقاومت های جدی و سازمان یافته منجمله در همین کشورهای مهماندار و میزبان خودت میکنی.
باری یک مشت ول معطل بنام سکولار که نمیدانند تعریف جدی سکولاریسم و روند تاریخی آن چیست؛ یا یک مشت تحت عنوان مارکسیست و کمونیست که روح مارکس و انگلس و هر مارکسیست شرافتمندی از آنها بیزار است؛ همه هم و غمشان دشمنی با مجاهدین و شورا است و به صراحت میگویند بشتابید و مواظب باشید که مجاهدین رژیم را زمین نزنند چون سر آنها بی کلاه می ماند، برای اینها هیچ تعریفی جز نیروی پشت جبهه خامنه ای ندارم. مگر شما و همگنان شما نبودند که امام خمینی تان را وارث به حق مارکس و انگلس معرفی میکردند و با شعار توده ای هستم و در خط امام در سرکوب و شکنجه نیروهای انقلابی و دمکراتیک شرکت میکردند و با توطئه جمعی بنام اکثریت را از نیروهای مترقی سوسیالیست (که نگارنده نیز پیرو آنست)؛ شقه کرده و به خدمت خمینی در آوردید و هنوز هم بقایای حقیرتان همین کار را میکنید. شما چه تعداد از اعضای سازمانهای ترقیخواه مارکسیست یا مجاهدین خلق را در جیپ های لاجوردی بعنوان توده ای خط امام و یا تواب لو داده و به کشتن دادید. شما با چه رویی امروز در همین اروپای دمکراتیک و پناهنده پذیری که محصول خونهای بس فراوانی از فرزندان فداکار و شهدای آنها ست؛ پناهنده شده اید؟

و آن یکی پسر شاه مخلوع هم که در اعلام وفاداری به خلافت خامنه ای همه مراحل وقاحت را در نوردیده است. به صراحت میگوید که نقطه اتکائش سپاه پاسداران و بسیج است و میگوید اگر بین مجاهدین و آخوندها مخیر باشم، آخوندها را انتخاب میکنم. پس منتظر باش که قاسم سلیمانی و محمد علی جعفری دوفرمانده ارشد سپاه پاسداران- بخوانید ژنرال هانریش هیملر و هرمن گورینگ ارتش نازی- کودتا کنند و تو را«پادشاه نظام مقدس اسلامی ولایت فقیه» کنند!!. وابولفه این برنامه نه تنها مرغ پخته را به خنده وا میدارد؛ بلکه ماشین مشمدلی؛ که نه بوق داره و نه صندلی؛ را به آژیر کشیدن می اندازد. ما هر روز در مجله های علمی و پزشکی میخوانیم کشف ژن سرطان یا آلزایمر یا فشارخون یا حتی دپرسیون را اما- دروغ چرا- ما تا حالا کشف ژن کودتا و انتقال آن با خون از بابا بزرگ به پسر و نوه را هنوز ندیده ایم
مقاومت ایران خواهان استقرار دمکراسی و آزادی براساس جدایی کامل دین از دولت و انتخابات آزاد بدون توجه به دین

 و قومیت است و اینرا در اساسنامه و مصوبات خود به صراحت گفته است. بدانید که هم در قانون اساسی سابق ایران و هم در بسیاری قانون اساسی های جهان؛ دین رسمی ذکر شده است- که نگارنده مشغول جمع آری لیست آنها در تمام سیستم های کنونی حکومتی است-؛ اما طبق مصوبه شورای ملی مقاومت دین رسمی وجود ندارد و در آینده ایران هر ایرانی از زن و مرد و با ادیان و ملیت ها و زبانهای متفاومت میتواند – در صورت آوردن رای- رئیس جمهور یا وزیر و قاضی بشود. آقای مسعود رجوی؛ رهرو صدیق دکتر مصدق کبیر؛ و خانم رجوی رییس جمهورمنتخب این مقاومت برای دوره گذار؛ بارها گفته اند که ما برای بدست گرفتن قدرت نمیجنگیم؛ ما برای این می جنگیم که مردم ایران حکومت خودشان را انتخاب کنند، خودشان بر خودشان حکومت کنند. ما هیچ چیزی نمیخواهیم؛ ما فقط میخواهیم حق فعالیت آزادانه داشته باشیم و از شلاق و شکنجه و زندان خبری نباشد. ما میرویم؛ مانند اوایل پیروزی انقلاب ضد سلطنتی؛ حزب و گروه مان را تشکیل میدهیم و حتی اگر ساختمانی هم گیر نیاوردیم در گورستان شهدای مان در خاوران در جنوب تهران چادر میزنیم. حکومت از آن مردم و نمایندگان آنهاست.
من یک نکته از یک داستان تاریخی مهم در اینجا به اختصار اشاره میکنم باشد تا روزی با ذکر امثال و اسناد بیشتر تاریخی در باره این مدعیان اپوزیسیون که وظیفه شان تخطئه و ضربه زدن به بزرگترین و سازمانیافته ترین مقاومت است مفصل بنویسم:
روزی؛ گونار سونسه بو؛ یکی از بالاترین رهبران قهرمان مقاومت اروپا علیه نازیسم و فاشیسم هیتلر- فرانکو- موسیلینی؛ و دریافت کننده یکی از بالاترین مدالهای تاریخ اروپا؛ در دیدار باخانم رجوی؛ در پاسخ به سوال خبرنگاری؛ رو به خانم مریم رجوی و پشت به خبرنگار گفت:
«خانم رجوی به اتهامات گوش نکنید؛ ما هم تروریست و فرقه و آدمکش و تجاوز کننده و آنارشیست و کمونیست بودیم. در دوران سختی که؛ در سرمای ۱۵ تا ۲۵ درجه زیر صفر؛ در سنگرها و پایگاه های ارتش آزادیبخش مان بنام؛ MILORG (بخوانید ( NLA؛ در زیر بمباران و موشک و خمپاره بودیم؛ بسا بیشتر از خود هیتلر و سپاه اس اس و گشتاپوی او؛ به اینها تف و لعنت میفرستادیم».
آهای ای گونار عزیز؛ آهای ای شیرمرد بزرگ تاریخ مقاومت! ما را در تف و لعن خودتان به دشمن و عوامل پیدا و پنهان و مستقیم و غیر مستقیمش شریک بدانید!

۱۳۹۷ مرداد ۵, جمعه

مدعی خواست که ازبیخ کند ریشه ما غافل از آن که خدا هست در اندیشه ما

مدعی خواست که ازبیخ کند ریشه ما
غافل از آن که خدا هست در اندیشه ما
فروغ جاویدان
درروزهایی مشابه همین روزها ارتش آزادی بخش ملی ایران  یعنی ارتش صلح، ارتش آزادی، بعد از اینکه در نبرد های قهرمانانه خودش به خصوص در نبرد آزادی سازی مهران نظام ولایت فقیه وخمینی را دچار رعشه سرنگونی کرد وجام زهر آتش بس را به حلقوم رژیم ریخت، درشرایطی بسیارخطیر و حساس  دست به یک تصمیم گیری تاریخی زد که بدون شک این تصمیم عبارت بود از اجرای عملیات کبیر فروغ  جاویدان!
یعنی یک حماسه ماندگار ملی و میهنی. البته قیمت و بهای آن را کهکشانی از جاودانه فروغ ها پرداختند.
ولی همانطور که فرماندهی کل برادر مسعود، پیش از نبرد هم گفته بود و در عمل هم ثابت شد، نتیجه این عملیات  در هر حال مبارک بود و هست.  چرا که بیمه نامه ارتش ازادی بخش بود. در واقع در یک کلام مشخص شد که واقعا این ارتش، ارتش صلح وآزادی است.  چرا که از یک طرف با عملیات خودش تنور جنگ طلبی رژیم را گل گرفت و یک نقطه پایان بر این جنگ ضد میهنی گذاشت. ولی از طرف دیگر نشان داد که  این ارتش زائده جنگ نیست، دلیلش این است که بزرگترین عملیات خودش را پس از پذیرفته شدن آتش بس از طرف آخوندها انجام داد. 
یعنی بطور خلاصه  پایان جنگ،  پایان ارتش آزادی بخش نبود!
همانطور که میدانید ارتش آزادیبخش بعد از عملیات کبیر فروغ جاویدان از هر نظر برای  عملیات بعدی سرنگونی آماده شد؛ چه از نظر ایدولوژیک که اصلی ترین سرمایه کیفی این  نسل و منشا توانایی های این نسل هست و در واقع انقلاب ایدئولوژیک  منشا آن بود و چه به لحاظ ساختاری وسلاح و تبدیل شدن به یک ارتش زرهی  تمام عیار آموزش دیده و آماده نبرد، این ارتش خود را به این نقطه رساند. رژه بزرگ یگان های ارتش به خصوص یگان های زرهی ارتش در مقابل فرماندهی بالاترین نمود این آمادگی بود! ولی همانطور که بارها گفتیم به هر دلیل بعد از مرگ دجال، ارتش آزادی بخش آمادگی پرش شیر خودش را اعلام کرد، البته این بار هزار بار توانمندتر تا در خاک میهن پیش برود، ولی به خاطر تحولاتی که در عراق آغاز شده بود و بطور مشخص سمت گیری دولت عراق به طرف اشغال کویت، این امکان برای ارتش آزادیبخش ایجاد نشد.
فکر می کنم از آن به بعد داستان برای همه  ما روشن است بارها به این داستان  نگاه کردیم و تکرارکردیم.  داستان ابتلا پس از ابتلا درمسیر  ارتش آزادی بخش بود که این ارتش در معرضش قرار گرفت.
من اینجا در صدد توضیح این ابتلائات نیستم ولی فقط ذکر می کنم و رد میشم.  از جنگ کویت و  درواقع تغییر  تضاد اصلی منطقه که تا دیروز رژیم بود به دلیل جنگ ایران وعراق و الان شد عراق، تا نتایج اون اشغال عراق توسط نیروهای ائتلاف وبعد خلع سلاح مجاهدین و اجبار ارتش آزادی بخش برای اینکه یگان هایش را تماما تجمع بدهد ، جمع بکند  در اشرف وهمه قرار گاه های دیگد را تعطیل کند ، که البته هرکدام از این  ابتلائات که الان فقط من اینجا اسمش را گفتم و رد شدم،  برای نابودکردن یک ارتش قدرتمند انقلابی و ارتش مقاومت کافی بود.
ولی مهم این هستش که این ارتش، ارتش آزادیبخش حتی  بدون سلاح باقی ماند. یعنی حتی نه تنها با از دست دادن سلاح، بلکه درمرحله بعدی با ازدست دادن اشرف، باز هم باقی ماند. ونه تنها به حیات خودش ادامه  داد، بلکه نقطه مرکزی و نقطه محوری و بسیار مهم بدون سلاح و بدون آن قرارگاه اصلی اشرف، استراتژی هزار اشرفهزار اشرف را از درون این ابتلاهای سهمگین بیرون کشید و این استراتژی ، استراتژی هزار اشرف شکوفا شد. که بدون شک استراتژی هزاراشرف چیزی نبود جز تداوم استراتژی جنگ آزادیبخش نوین در شرایط جدید برای ارتشی که دوران مقاومت را با موفقیت و پیروزی به نقطه کیفی خودش بالغ کرده بود و قادر بود بدلیل محتوای غنی ایدئولوژی، تشکیلاتی، انسانی، آموزش دیده‌گی و سازمان یافتگی، این بار علیرغم این که شرایط حاکم بر منطقه مجبورش می کرد که از قرارگاهش هم دست بکشد، ولی توانست استراتژی هزار اشرف را جایگزین استراتژی ارتش آزادیبخش ملی ایران به شکل کلاسیک آن وارد صحنه بکند.
البته رژیم خمینی خیلی خوب می دانست که ارتش آزادیبخش تا وقتی که هست رژیمش آینده ندارد. و این حرف را بهتر از هر ناظری ، بهتر از هرکسی و گاهی بهتر از خود ما آخوندها می فهمیدند. به همین دلیل بر توطئه های خودش افزود و بتدریج در قتل عام اشرفی ها و نابود کردن تک تک آنها مصمم باتمام قوای ضد انقلابیش پیش رفت و حتی در لیبرتی هم این استراتژی قتل عام مجاهدین را ادامه داد. مصمم تر و مصمم تر چرا؟ چون همانطور که گفتم میدانست تا ارتش آزادیبخش هست ولو بدون سلاح ، رژیمش آینده ایی ندارد. ما گفته بودیم که فروغ جاویدان علیرغم اینکه به هدف تمام عیارنظامی خودش که رسیدن به تهران بود ، نرسید! ولی این عملیات فروغ جاویدانعملیات فروغ جاویدان آنچنان پیروزی و حماسه درخشانی بود که بقای ارتش را بیمه کرد. آنی که در فاصله فروغ جاویدان و مرحله آخر ماموریت ارتش آزادی گذشت، دریک کلام تحقق بیمه شدن ارتش آزادی با فروغ جاویدان بود. به تصادف ارتش آزادیبخش قادر نشد این مراحل بسیار سهمگین را که تیتروار گفتیم و عبور کردیم از سر بگذراند ، ریشه و بنیاد این پیروزی و ماندگاری در فروغ جاویدان بود ، در اینکه ارتش آزادی به یمن برخورداری از رهبری و فرماندهی کل خودش توانست در لحظه مناسب اقدام اصولی را به عمل بیاورد  و همانطور که گفتم قبل ازهرچیز نشان بدهد که این ارتش، ارتشی است ملی و میهنی و هیچی ربطی بقایش به بودن یانبودن جنگ ندارد. بلاخره ایستادگی ارتش آزادی و بسیج شدن جهانی برای خنثی کردن توطئه های رژیم و استعمار و توطئه های باتلرها و کوبلرها ومالکی ها برای نابودی این ارتش، عالیترین میوه خودش را در عملیات کبیر و پیچیده و درخشان و پیروزمند هجرت بزرگ نشان داد. فروغ جاویدان درواقع ارتش آزادیبخش را بیمه کرد و خدای شهدای فروغ این امانت را به سلامت به ساحل امن با عبور از انواع توفان های سهمگین رساند و ارتش آزادی بخش درآلبانی متمرکز شد. جایی که دیگر دست فرعون زمان برای نابودی این قوم و این نسل به آن نمی رسید. ولی البته از طرف دشمن توطئه ها را ادامه داد و توطئه ها ادامه دارد. ولیکن سپاهیان آزادی، ازامواج دریاها ، امواج پرتلاطم که برای شکستن کشتی مستحکم بسیاری از مقاومت ها و درهم کوبیدن آنها کافی بود، از دریاها عبور کردند و به پایگاه امن رسیدند. آری  «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین». 
خدا با ارتش نیکوکاران است، دیدیم که مدعی نتوانست ریشه نسل مجاهد خلق و ارتش آزادی را برکند، چرا؟ چون که خدا در اندیشه آنها بود. و حالا بار دیگر این ارتش بعد از گذار از یک دوران طولانی دفاع و ایستادگی برای ماندگاری، برای ماندن، سرافراز ، سروقامت ، مثل روزهای قبل از فروغ جاویدان و البته در مدار بسا بالاتر، با بهترین فرصت برای آغاز تهاجم روبروست.
تاریخ دوران حاکمیت آخوندها را اگر از یک طرف در یک بررسی در جنایات ، قتل و غارت و دزدی و چپاول و تروریسم و صدور بنیاد گرایی بشود خلاصه کرد، وجه دیگر آن چیزی نیست، مگر تلاش لحظه مره و بلاانقطاع خمینی و آل ملعون خمینی برای کشتن و نابود کردن نسل مجاهد خلق. این جماعت ملعون خمینی فراموش نکردیم حتی از تظاهرات ضد شاه این کینه آخوندی را برعلیه مجاهدین شروع کردند، آنجا که آرم های ما را پایین می کشیدند و بعد در فاز سیاسی به چماقداری و چشم درآوردن و کشتن دهها میلشیا و مجاهد خلق و زندانی کردن انبوه آنها  ادامه دادند. و البته از فردای تهاجم تمام عیار خمینی در۳۰خرداد برای نابودی مطلق آزادی در میهن عزیزمان ایران، و آغاز مقاومت مسلحانه انقلابی با فریاد هیهات من الذله این نسل به‌صورت کشتار خونین این نسل آخوندها، آخوندهای ملعون این خواست ضد بشری خودشان را ادامه دادند.
و بله همینطور است  که این روزها به گفته قرآن درست مثل رستاخیر نهایی «یوم تبلی السرائر» دیگر همه چیز دارد بیرون می ریزد و مشخص می‌شود که از همان آغاز خمینی فتوای قتل عام مجاهدین را تا آخرین نفر و تا سادهترین هوادار و تا هر کس که بو و نام این نسل ، نسل مجاهدین را حمل می کند صادر کرده است. ولی ایستادگی شگفت این نسل و درراسش فدای خالصانه صادقانه و بی چشمداشت آنها در حماسه کبیر ملی و میهنی فروغ جاویدان و تداوم آن  باطل السحر دجالیت و جلادیت آخوندها بود. این است خلاصه تاریخ ایران در دهههای حاکمیت آخوندهاست. و ما شاهد هستیم که هر ساله آخوندها در سالگرد فروغ جاویدان با مراسمی از اینکه در عملیات فروغ جاویدان سرنگون نشدند، جشن می گیرند، البته درعین حال این مراسم ،این مراسم مفتضح آخوندها، هر سال یادآوری میکند به مزدوران خودشان درسپاه جهل و جنایت وسایر جلادهایشان که حواستان جمع باشد و فراموش نکنید هنوز باید قتل عام را و اعدام را ادامه داد. اعدام وقتل عام مجاهدین، چون آنها هم مثل امام جلادشان می دانند که تا یک مجاهد خلق زنده است آنها نمی‌توانند آرام شوند، آنها نمی توانند آرام بگیرند و آرامشی برای آنها وجود ندارد. ولی امسال بدون شک همه چیز برای آخوندها معنی شکست و سرنگونی دارد. به دلیل همه تحولات سیاسی ، بین المللی، منطقه ای و داخل ایران که در صدد تکرارش نیستم، بدین ترتیب حتی مراسم به اصطلاح مرصاد شان دیگر نمی تواند معنی سالهای قبل را داشته باشد چون که آنها خوب می دانند که با هجرت بزرگ دیگر قادر به قتل عام ارتش آزادی نیستند. و این بار این ارتش آزادی است که در کمین آنهاست. واقعیت این است که نسل مقاومت ، نسل ممکن کردن غیرممکن هاست. همانطور که گفتیم وقتی این نسل با قیام خودش فروغ جاویدان را که رسالت ویژه تاریخیش بیمه کردن ارتش آزادی بود، انجام داد، هیچ ضربه و فشاری نبود که بتواند راه پرفروغ فروغ جاویدان و استراتژی سرنگونی آخوندها را کور کند. دریک توطئه ارتجاعی استعماری درجریان اشغال عراق این توطئه ها توانستند تعدادی از اعضای ارتش را به شهادت برسانند، قرارگاههای ارتش آزادی بخش همه در اشرف فشرده شوند، و آنوقت گام نهایی هم برداشته شد و ارتش آزادیبخش را خلع سلاح کردند ولی شگفت انگیز این بود که باز هم درخت استراتژی سرنگونی از طریق ارتش آزادیبخش که ریشه در فروغ جاویدان داشت و بقای آن با عملیات کبیر فروغ جاویدان بیمه شده بود، به حیات خودش ادامه داد. این استراتژی سرفراز، استراتژی جنگ آزادیبخش نوین، ارتشی که سلاح نداشت ولی همچنان وفادار به استراتژی جنگ آزادیبخش نوین ایستادگی می کرد. باز هم این ارتش حتی با از دست دادن قرارگاه اشرف هم نه تنها سلاح استراتژیک خودش را زمین نگذاشت، بلکه بدلیل سرمایه بیکران ناشی از فروغ جاویدان و فداکاری و مقاومت قهرمانانه اعضای این ارتش آزادی بعد از  آن قادر شد هزار اشرف را ارائه کند. این مسیر شکوهمند ادامه پیدا کرد تا آنجا که ارتش آزادی توانست این بار از زندان لیبرتی خارج  شود و به شرایطی برسد که بدون شک قادر خواهد بود در شرایط مناسب، استراتژی هزاراشرف را درهیئت ارتش قیام در داخل خاک میهن درراستای سرنگونی رژیم وارد صحنه کند. می بینید که چطور پایبندی به اصول در سال ۱۳۶۷ و قیام به وظیفه تاریخی نتایج خودش را ببار میاورد.  در این فاصله، ایستادگی نسل مقاومت دو رسالت توام را با هم پیش برده است، از یک طرف درخت مقاومت را هر روز ولو با آبیاریش با خون شهیدانش بلندتر و سرفرازتر و تناورتر کرده والبته ماندگار، و از طرف دیگر همانطور که می بینید دشمن خودش را در داخل و خارج کشور پیر و فرسوده و فرتوت و متلاشی کرده، این واقعیت امروز دیگر اظهر من الشمس است. کافی است که با یک نگاه سریع به مقاومت از یک طرف و به رژیم از طرف دیگر این دو را  با هم مقایسه کنیم. دیدیم که در یکسال اخیر تعادل قوای بین ما و رژیم بطور کلی واژگون شد. و کهکشان امسال نمایش همین واقعیت بود، متقابلا مقاومت با ریختن جام زهرهای گوناگون در همین فاصله به حلقوم رژیم، دشمن را به نقطه ای رسانده که نه تنها در صحنه بین المللی و منطقه ای در پایین ترین نقطه تعادل قوا قرار گرفته، بلکه در درون رژیم هیچ عنصر با ثباتی دیده نمی شود. باندهای مختلف رژیم در حال دریدن همدیگر هستند. بله این قانون تکامل و وعده خداست که وقتی ما بایستیم و صادقانه بهای ایستادگی را بپردازیم، دشمن هم بتدریج پا به پای قویتر شدن ما ضعیف‌تر می‌شود و به نقطه ای می رسد که امروز رسیده. نه تنها ما بعنوان مقاومت بلکه بسیاری از ناظرین وشخصیت های بین المللی امروز سرنگونی رژیم را ضروری و ممکن می بینند، اظهار نظر سران رژیم هم بهترین دلیل ترس آنها از این سرنگونی است. آنها بارها به صراحت به این وضعیت خودشان اعتراف کردند. بله این چنین است که ما یک بار دیگر به نقطه ای رسیدیم که پرچم رزمندگان و شهدای فروغ جاویدان را در نبردی دیگر برای سرنگونی آخوندها برافرازیم و در سالگرد این حماسه کبیر، البته طبق معمول با آنها تجدید عهد کنیم و فرصتی را که آنها برای ما بیمه کردند و الان بدست ما رسیده و همانطور که می بینیم این فرصت امروز در دست ماست، غنیمت بشماریم یعنی کمربندها را  سفت کنیم و با تمام قوا در تمامی صحنه ها در داخل و خارج کشور به پیش بتازیم.

۱۳۹۷ مرداد ۴, پنجشنبه

وحدت علیه اپوزیسیون آزادیخواه و برانداز، تضاد در غارت مردم و کشور

وحدت علیه اپوزیسیون آزادیخواه و برانداز، تضاد در غارت مردم و کشور: مهدی سامع

مهدی سامع

خنثی شدن عملیات تروریستی که قرار بود در روز ۹ تیر امسال در گردهمآیی مقاومت ایران در فرانسه به وسیله عوامل نفوذی انجام پذیرد، یکی از مهمترین اقدامات پلیس چند کشور اروپایی بود. در کشف و خنثی سازی این عملیات جنایتکارانه که توسطسپاه قدسسپاه قدس و با تایید کامل خامنه ای طراحی شده بود، می توانست تعداد زیادی کشته و مجروح داشته باشد، یک دیپلمات تروریست رژیم ایران و چند عامل نفوذی که پلیس بلژیک آنها را وابسته به یک «سلول خفته» معرفی می کند، بازداشت شدند.
اظهارات تاکنونی پلیس سه کشور بلژیک، آلمان و فرانسه نشان می دهد که دیپلمات تروریست رژیم ایران مواد منفجره را در لوکزامبورک تحویل دو ایرانی ساکن بلژیک داده و در راه بازگشت در جنوب آلمان دستگیر شده است. همین اطلاعات و به ویژه سابقه دیپلمات تروریست دستگیر شده، نشان می دهد که این عملیات بدون تردید از جانب رژیم ایران طراحی شده و قرار بوده در روز گردهمایی اجرا شود.
توطئه شکست خورده رژیم علیه مقاومت ایران، چندین عملیات تروریستی طی یکی دوسال اخیر که آخرین آن ترور جنایتکارانه در پنجوئن بود، قصد مستبدان حاکم برای ضربه زدن هرچه بیشتر به آزادیخواهان را نشان می دهد.
همچنین گزارش اخیر اداره حراست قانون اساسی آلمان نشان می دهد که رژیم با همه دسته بندیها و باندهای درونی آن به شمول اصلاح طلبان قلابی در مورد ضربه زدن به آزادیخواهان وحدت نظر و عمل دارند. واقعیت سیاستهای جنایتکارانه رژیم، مساله ضرورت موضع گیری مشخص در مورد آن را برجسته می کند.
موضع هر فرد و جریان آزادیخواه و مدافع حقوق انسانها، مستقل از رنگ، جنسیت، نژاد، ملیت و مذهب، محکوم کردن رژیم حاکم بر ایران، عدم معامله با این رژیم پیرامون اقدامات عوامل تروریستی اش علیه اپوزیسیون، بستن پایگاههای تروریستی ولایت خامنه ای در خارج از ایران و درخواست شفافیت در مورد پروژه شکست خورده انفجار در گردهمایی مقاومت و سایر عملیات تروریستی رژیم است.
متاسفانه در این مورد افراد و گروههای سیاسی و جریانهای مدعی دفاع از حقوق بشر، به جز چند مورد، یا بی موضع و منفعل بودند و یا بدتر از آن در همسویی رذیلانه با سپاه تروریستی قدس، این پروژه را کار خود مجاهدین خلق دانستند. روح خمینی که می گفت؛ خودشان خودشان را شکنجه کردند، در جسم این افراد و جریانات فرومایه حلول کرد و داستان انفجار در مزار امام هشتم شیعیان و کشتن کشیشان مسیحی یک بار دیگر تکرار شد. در آن زمان هم کسانی با اما و اگرها و استدلالهای سخیف، دستهای خون آلود رژیم را پنهان می کردند و بعدها معلوم شد که نهادهای امنیتی رژیم با چه شیوه های رذیلانه عمل کرده اند.
در این جا یک پرنسیب اصولی و انسانی مطرح است و پُر روشن است که خواست موضع روشن در مورد محکوم کردن عملیات تروریستی شکست خورده رژیم، به معنی تایید و یا مخالفت نکردن و مرزبندی نداشتن با سیاستهای مجاهدین و مقاومت نیست.
این که باندهای شریک در حاکمیت بر سر سرکوب مردم و آزادیخواهان اشتراک منافع و وحدت نظر و عمل دارند به معنی آن نیست که تضادهای حاد درون قدرت به خوبی و خوشی به اتحاد و یگانگی تبدیل شده است. ژستهای اتحاد که این روزها به ابتکار خامنه ای به نمایش گذاشته می شود، بیش از آن که نگاه به داخل داشته باشد، دلربایی وارونه برای خالی کردن دل خارجیهاست.
روز دوشنبه ۱۱ تیر، حسن روحانی طی دیدار از سوئیس گفت: «اصلاً معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود، و آن وقت نفت منطقه صادر شود. اگر شما توانستید، این کار را بکنید تا نتیجه‌اش را ببینید.».
به دنبال این لاف در غربت، قاسم سلیمانی جنایتکار در نامه‌ به حسن روحانی ضمن دستبوسی اظهارات او «مایه مباهات و افتخار» دانست. سرانجام در روز شنبه ۳۰ تیر، خامنه ای در دیدار با دیپلمات‌ تروریستهای ولایت اش حرفهای روحانی را «سخنانی مهم و حاکی از سیاست و رویکرد نظام» خواند.
گرچه در حرفهای روحانی و خامنه ای و نامه قاسم سلیمانی حرفی از بستن تنگه هرمز شنیده نشد، اما تحلیلگران بر این نظر اتفاق نظر دارند که منظور روحانی بستن تنگه هرمز بوده و لابد روحانی در زیر میز کلید باز کردن آن را هم به طرفهای مربوطه نشان داده است.
این نمایش اتحاد پس از یک دور از جدال که به جا به جایی چند وزیر منجر خواهد شد، خامنه ای را بر آن داشت تا جدال بر سر سرنوشت کابینه را با تایید نسبی روحانی فیصله دهد.
روز دوشنبه ۴ تیر، رحیم صفوی، یک سرکرده سابق سپاه پاسداران در جمع کارکنان نیروهای مسلح ایران گفت «که اگر دولت نباشد، کشور بهتر اداره می‌شود». این سخنان که از طرف مشاور عالی نظامی ولی فقیه بیان شد آن چنان کَمر شکن بود که خبرگزاری فارس وابسته به سپاه، بلافاصله حرفهای او را از سایت خود حذف کرد و رحیم صفوی نیز در روز چهارشنبه ۶ تیر سخنان خود را پس گرفت.
واضح بود که سحنان تهدید آمیز رحیم صفوی در کوران خیزش بازاریان نمی توانست برای خامنه ای مفید باشد.
روز سه شنبه ۵ تیر، محمد باقر نوبخت، سخنگوی دولت روحانی در نشست خبری هفتگی خود در پاسخ به اظهار نظر پاسدار رحیم صفوی گفت: دیروز جلسه شورای عالی امنیت ملی با حضور فرماندهان نیروهای مسلح برگزار شد، من در آن جلسه هماهنگی، همدلی و هم راستایی در میان فرماندهان نظامی دیدم. اگر کسی حرف متفاوتی می‌زند نظر شخصی اوست.
روز چهارشنبه ۶ تیر، حسن روحانی در مراسم هم اندیشی مدیران اجرایی رژیم گفت؛ دولت استعفا نمی ‌دهد و اضافه کرد که: «رهبر انقلاب گفتند هرچه سران قوا تصویب کردند من حمایت می‌کنم.».
با این سخنان معلوم شد که خامنه ای طی دیدار غیر علنی شرایطی را برای روحانی تعیین کرده که بتواند به حیات دولت و چپاول مردم و کشور ادامه دهد و در مقابل با یک موضع ماجراجویانه و البته غیر عملی راه را برای نمایش یگانگی که از طریق خامنه ای به صحنه خواهد آمد باز کند. همه با هم توافق کردند که علیه مردم و آزادیخواهان متحد عمل کنند و هرکسی بیشتر زورش رسید بیشتر غارت و چپاول کند.
آنها وقتی در تدارک عملیات جنایتکارانه خود بودند، نمی دانستند که با شکست مفتضحانه روبرو خواهند شد. زیرا اگر این عملیات انجام می شد، که این به معنی دستگیر نشدن دیپلمات تروریست رژیم بود، جملگی به صحنه می آمدند و روضه «خودشان، خودشان را منفجر کردند» را سر می دادند.
*رفیق اقبال مرادی، از کادرهای رهبری جمعیت حقوق بشر کردستان، پدر «زانیار مرادی» و عموی «لقمان مرادی» که هر دو زندانی سیاسی و محکوم به اعدام هستند، روز چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۷، در شهر پنجوین کردستان عراق توسط مزدوران خامنه ای ترور شد. ضمن محکوم کردن این ترور وحشیانه، به خانواده و رفقای کاک اقبال مرادی و همه آزادیخواهان تسلیت می گویم.

۱۳۹۷ مرداد ۳, چهارشنبه

ترس از عملیات فروغ جاویدان بعد از 30 سال

سی‌سال پس‌از عملیات‌کبیر فروغ‌جاویدان؛ شکایت‌رسمی رژیم در ۲۶تیر۱۳۹۷ به‌شورای‌امنیت ملل‌متحد علیه‌مجاهدین به‌خاطر «مرگ بیش‌از ۱۷هزار» مقامات و ماموران‌رژیم


شکایت ابلهانه رژیم از آمریکا به شورای امنیت
شکایت ابلهانه رژیم از آمریکا به شورای امنیت ملل متحد
به خاطر حمایت و تامین مالی مجاهدین
و شرکت جولیانی و گینگریچ
در گردهمایی ایران آزاد در پاریس
خبرگزاری رسمی رژیم آخوندی روز ۲مرداد۹۷، خبر شکایت رسمی حکومت آخوندی به شورای امنیت ملل متحد علیه مجاهدین را که تلاش آشکاری برای ماستمالی توطئه تروریستی رژیم آخوندی علیه اجتماع بزرگ ایرانیان در پاریس و دستگیری دیپلومات ترویست این رزیم اسدالله اسدی است، منتشر کرد و از قول نماینده حکومت آخوندی در سازمان ملل نوشت: آمریکا مسئول اقدامات تروریستی مجاهدین است.
در شکایتنامه رژیم به شورای امنیت، که همزمان با سالگرد عملیات کبیر فروغ جاویدان و پیشروی ارتش آزادیبخش ملی ایران تا دروازهای کرمانشاه صورت گرفته و منتشر می‌شود، حکومت آخوندی از آمریکا نیز به خاطر شرکت شهردار رودی جولیانی و رئیس پیشین کنگره آمریکا نیوت گینگریچ در گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس، شکایت کرده است.
خبرگزاری رسمی رژیم با نقل شکایت ابلهانه نماینده حکومت آخوندی در سازمان ملل می‌نویسد: غلامعلی خوشرو در نامه ای به تاریخ ۲۶ تیرماه امسال به شورای امنیت، خواستار ثبت این نامه به عنوان سند این شورا شده است.
در این نامه آمده است: برخی از شخصیت‌های سیاسی و همکاران دولت آمریکا همچون رودولف جولیانی و نیوت گینگریچ در نشست ۳۰ ژوئن ۲۰۱۸ (۹ تیرماه ۹۷) (بر ضد نظام ایران) حضور یافتند. این همکاران دولت ایالات متحده در وارد ساختن اتهامات بی اساس و اظهارات دروغین علیه جمهوری اسلامی ایران مشارکت داشته‌اند.
سازمان مجاهدین خلق مسئول مرگ بیش از ۱۷هزار (تن) همچون نمایندگان مجلس، مقامات عالی رتبه دولتی و نظامی….است. (مجاهدین) سال‌ها به عنوان گروه تروریستی از سوی آمریکا و دیگر دولت‌ها و اتحادیه‌های منطقه ای به دلیل ارتکاب جرائم تروریستی در فهرست گروه‌های تروریستی و تحریم قرار گرفته بودند.
حذف این فرقه از لیست آمریکا در ۲۰۱۲ با پرداخت پول به لابی‌های سیاسی آمریکا انجام شد. این اقدام، تنها نشان دهنده رویکرد استاندارد دوگانه و انتخابی دولت آمریکا در مبارزه با تروریسم است.
بر خلاف ادعاهای اخیر گمراه کننده این گروه، ادله و شواهد کافی مبنی بر تداوم ایدئولوژی انحرافی خطرناک و شیوه رفتار مطرود و همچنین دخالت در عملیات تروریستی وجود دارد که مسئولیت بین المللی همه آنها با ایالات متحده است.
خبرگزاری رسمی رژیم می‌افزاید: نماینده جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد یادآور شده است: این فرقه با سرویس‌های اطلاعاتی دشمن در توطئه‌های ترور دانشمندان هسته ای ایران در سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ همکاری کرد. این گروه همچنین به نظامیان صدام حسین در تجاوز علیه ملت ایران (سپتامبر ۱۹۸۰ تا اوت ۱۹۸۸ ) و به طور مستقیم در کشتار کردها و مردم عرب در عراق، یاری رساند.
خوشرو تصریح کرده است: جمهوری اسلامی ایران به شدت اقدامات غیرقانونی دولت آمریکا علیه مردم ایران از جمله حمایت و تأمین مالی گروهک منافقین را به عنوان گروه تروریستی محکوم می‌کند و این اقدام غیرقانونی را در نقض حقوق بین الملل، اهداف و اصول منشور سازمان ملل متحد و همچنین قوانین بین المللی مقابله با تروریسم به ویژه تعهدات بین المللی دولت ایالات متحده برای جلوگیری، محاکمه و مجازات جرایم تروریستی می‌داند. دولت آمریکا باید با دست برداشتن از ادامه این سیاست‌ها، چنین اقدامات غیرقانونی را متوقف کند.

۱۳۹۷ مرداد ۱, دوشنبه

چرا نایاک ناپاک در خدمت ملاها ازقدیم بوده است

خدابنده و تریتا پارسی

https://bit.ly/2GfgRsN
خدابنده و تريتا پارسي توطئه عليه اشرف

ایگاه اینترنتی فوروم ایرانیان دریک روشنگری مستند، نقش یک مأمور اطلاعات آخوندی به نام مسعود خدابنده و یک مزدور دیگر رژیم به نام تریتا پارسی را در توطئه های رژیم به منظور کشتار مجاهدان اشرف دریک روشنگری مستند افشا کرده است.

در این روشنگری درباره تلاشها و ملاقاتهای این مزدوران و هیأت اعزامی دولت احمدی نژاد به منظور کشاندن آمریکا و دولت تازه برسرکار آمده اوباما درسال ۲۰۰۹ به توطئه رژیم برای دستگیری و قتل مجاهدین چنین آمده است:
در مجموع من از پنج ملاقات خبر دارم. اسنادش را دارم که سرپرست هیئت ایرانی را معمولا مجتبی هاشمی ثمره مشاور ارشد احمدی نژاد به عهده داشت و ویلیام پری وزیر سابق دفاع هم از طرف اوباما شرکت می کرد. تریتا پارسی یکی از ترتیب دهندگان این دیدارهای پنهان بود
هدف این بود که شرایط معمله بر سر برنامه هسته ای فراهم بشه و یک سازش کلی بین آمریکا و ایران سر موضوعات دیگر هم بشه یعنی همان معامله بزرگ, از همان سال ۲۰۰۸ برای فراهم کردن زمینه های سازش بین دو کشور قرار شد چند اقدام حُسن نیت از جانب آمریکا انجام بشه, از همان اوائل سال ۲۰۰۸ هم تریتا پارسی و سازمان لابی نایاک وارد کار شدند که زمینه های سازش را فراهم کنند و افکار عمومی را آماده کنند و گشایش آمریکا به طرف رژیم را مشروعیت بدهند و بگویند ایرانیها طرفدار این سازش هستند و یکی از اقداماتی که بطور جدی در دستور کار نایاک و تریتا پارسی قرار داشت بستن قرارگاه اشرف , دستگیری رهبران مجاهدین و حل این مسئله به گونه ای بود که نظر مساعد رژیم ایران فراهم میشه,
در ایمیلی که در آغاز سال ۲۰۰۸ یعنی شروع مذاکرات پنهان از طرف پارسی ارسال شده مطرح میشه که حفاظت اشرف از آمریکائیها گرفته بشه و به عراقیها داده بشه تا به این ترتیب یک ژست حُسن نیتی به رژیم ایران شده باشه و رژیم ایران بیاد در عراق با آمریکا همکاری کنه . .
در یک ایمیل دیگر پارسی طرح خودش برای بستن قرارگاه اشرف و دستگیری رهبران مجاهدین را مطرح می کند. تریتا پارسی کارزار گسترده ای برای نگهداشتن مجاهدین در لیست تروریستی و بستن اشرف و دستگیری مجاهدین انجام میداد در این زمینه با مسعود خدا بنده و همسرش آن سینگلتون همکاری می کرد.
این فتوکپی چک پرداخت
همچنین قرار شد که نایاک برای این دو نفر در کنگره امریکا جلسه سخنرانی بگذارند که علیه مجاهدین صحبت کنند. امّا وزارت امنیت آمریکا بنا به گزارشاتی که در مورد رابطه این زن و شوهر با وزارت اطلاعات رژیم ایران وجود داشت از سفر آنها به آمریکا جلو گیری کرد.
در تمام این مدت برخی از وزارت خارجه آمریکا که بدنبال شازش با رژیم ایران بود در کنار تریتا پارسی قرار داشت.
از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ نایاک و تریتا پارسی اعتبار خودشان را در میان جامعه ایرانی به شدت از دست داده بودند . روزنامه های مهم آمریکا اسناد مربوط به لابی آنها به نفع رژیم را چاپ کردند سناتورهای آمریکایی هم علنا بر علیه نایاک و ارتباطاتش با رژیم صحبت کردند.
تریتا پارسی که اعتبارش از بین رفته بود برای اینکه کارزارش بر علیه مجاهدین مشروعیت داشته باشه و آن را بازگوکننده خواست ایرانیان نشان بده به سُراغ آخوندی به نام محسن کدیور که سایت جرس را اداره می کنه رفت و با این فرد و چند نفر دیگر که خودشان را رهبران جنبش سبز معرفی می کنند متحد شد. نایاک به اعتبار اونها احتیاج داشت و این رهبران سبز هم به ارتباطات آمریکایی تریتا پارسی و نایاک احتیاج داشتند و این زمینه های همکاری اینها را فراهم کرد. مثلا هر دوشون آمریکا را تشویق می کردند به اینکه در جریان جنبش مردم ایران سکوت کنه و از جنبش مردم ایران حمایت نکنه, اون چیزی که باعث اتحاد لابی نایاک با این رهبران سبز میشه این است که هر دو گروه مخالف سقوط رژیم ایران هستند.
هر دوی آنها نفعشان در این است که تحولات در ایران کنترل شده و در چارچوب نظام انجام بشه به همین دلیل هم , هم نایاک و هم این دسته ازسبزها می خواهند گروهها وسازمانهای اپوزسیون که خواهان سقوط رژیم ایران اند حذف یا منزوی بشوند. به همین دلیل هست که محسن کدیور و عده ای دیگر از همین سبزها در نامه ای که نوشته اند به هیلاری کلینتون از آمریکا خواستند که اسم مجاهدین در لیست تروریستی باقی بماند.
به اعتقاد من هدف اصلی نایاک و این رهبران سبز در نگهداشتن اسم مجاهدین در لیست بستن راه خروج آنها از عراق و فراهم آوردن زمینه های دستگیری یا قتل عام آنها بوده»
شایان ذکر است که شورای ملی مقاومت در مرداد ماه سال ۱۳۸۷ درمورد ممانعت مقامات آمریکا از ورود از ورود دوتن ازمزدوران رژیم آخوندی به خاک این کشور که فوقا در روشنگری فروم ایرانیان به آن اشاره شد، اطلاعیه ای صادر کرده بود که ذیلا توجه شما را به آن جلب می کنیم:
دبیرخانه شورای ملی مقاومت طی اطلاعیه یی اعلام کرد : مقامات آمریکایی از ورود دو تن از مزدوران شناخته شده رژیم آخوندی بنامهای مسعود خدابنده و ان خدابنده(سنیگلتون) به آمریکا ممانعت نموده و آنان را ممنوع الورود به آمریکا اعلام کردند.
دراین اطلاعیه که روز ۱۳مرداد ۸۷صادرشد، آمده است: اطلاعات بد نام رژیم آخوندی از طریق یک انجمن پوششی در آمریکا به نام ”شورای ملی ایرانیان آمریکا ” به کارگزاری یک عامل شناخته شده آخوندها به نام ”تریتا پارسی” قصد داشت این دو مزدور را روز ۳۰ ژوییه در جلسه ای در کنگره آمریکا بکار بگیرد.
دو مزدور مذکور قرار بود در جلسه ای که رژیم و عواملش چندین هفته برای برگزاری آن تبلیغ کرده بودند، سخنرانی کنند. اعضای کنگره آمریکا که با ماهیت این شورا و لابی رژیم آخوندی در آمریکا آشنا هستند, شدیدا به دعوت از این مزدوران اعتراض کرده و خواستار جلوگیری از ورود آنها به آمریکا شده بودند. اما منابع وابسته به رژیم با وقاحت علت عدم شرکت خدابنده و زنش در این جلسه را ”مشکلات تکنیکی” یا ” مشکلات ویزایی” اعلام کردند. در حالیکه همه میدانند خدابنده تابعیت انگلیس را دارد و برای ورود به آمریکا نیاز به ویزا ندارد.
اعزام این مزدوران به آمریکا بخشی از کارزار هراس آلود رژیم آخوندی بعد از حذف نام مجاهدین از لیست سازمانهای ممنوعه انگلستان و بر باد رفتن سرمایهگذاریهای چندین ساله این رژیم در این کشور می باشد. بخصوص که در جریان رسیدگیهای حقوقی به شکایت ۳۵ عضو مجلسین انگلستان از وزیر کشور بخاطر نگاهداشتن نام مجاهدین در لیست تروریستی فاش شد که منبع بخش قابل توجهی از اطلاعاتی که وزارت کشور علیه مجاهدین به دادگاه ارائه کرده بود, مزدور خدابنده بوده است. وزارت کشور در ابتدا, منبع این اطلاعات را محرمانه اعلام کرد, اما قضات انگلیسی گفتند هیچ دلیلی برای محرمانه بودن وجود ندارد و به دولت دستور دادند این منابع را فاش کند.
اطلاعیه دبیرخانه شورا در ادامه می افزاید: مزدور خدابنده درژوئن گذشته در تهران توسط بازجویان و دژخیمان اطلاعات برای ماموریتهای جدید از جمله شرکت در جلسه مذکور در آمریکا توجیه شده و دستورالعملهای لازم را دریافت کرده بود. دبیرخانه شورای ملی مقاومت در اطلاعیه مورخ ۲۵ژوئن ۲۰۰۸ سفر شماری از مزدوران از جمله خدابنده به ایران را فاش کرده و نوشته بود در جلسات وزارت اطلاعات ”ماموریتهای جدید این مزدوران در خارج کشور, با توجه به احکام دادگاههای انگلستان به آنها محول شد. مسعود خدابنده پس از گرفتن دستورالعملهای لازم, درتاریخ ۲۹ خرداد (۱۸ژوئن ۲۰۰۸ ) با پرواز شماره ۴۳۴ شرکت هواپیمایی(KLM) با پاسپورت ایرانی از تهران به آمستردام در هلند رفت و از آنجا با پاسپورت انگلیسی به انگلستان بازگشت.”
کمیته پارلمانی ایران آزاد در مجلس انگلستان در اکتبر ۲۰۰۷ با انتشار جزوه یی بنام ”جاسوسی برای ملایان, عوامل ایران در انگلستان” ماهیت خدابنده و سینگلتون را فاش کرد. این جزوه مزدوری خدابنده از دهه ۹۰میلادی و دیدارهای او با مقامات اطلاعات در سنگاپور را مورد بررسی قرار داده است. در ژوئن ۲۰۰۷، مسعود خدابنده و همسرش آن سینگلتون در میتینگی که توسط وزارت اطلاعات در فیاپ پاریس سازماندهی شده بود به همراه تعداد دیگری از اوباش و چاقو کشان سفارت ایران در پاریس شرکت کردند. مزدوران رژیم در این جلسه مخالفین و پناهندگان سیاسی را با چاقو، گاز اشک آور و پنجه بوکس مورد ضرب و شتم قراردارند.
اطلاعیه دبیرخانه شورا در خاتمه خاطرنشان کرده است : مقاومت ایران ضمن استقبال از ندادن اجازه ورود به آمریکا به این مزدوران و با تأکید بر این که ماموریت عوامل اطلاعات آخوندی در خارج کشور, که به عنوان سرپل اقدامات تروریستی عمل میکنند، جاسوسی و پمپاژ اطلاعات دروغ و گمراه کننده بنفع رژیم و علیه پناهندگان ایرانی و فعالان مقاومت است، از کشورهای اروپایی میخواهد بر اساس مصوبه آوریل ۱۹۹۷اتحادیه اروپا, این مزدوران را اخراج نموده و به آنها اجازه ورود و اقامت در این کشورها ندهند.


 

۱۳۹۷ تیر ۲۹, جمعه

عملکردهای رژیم فاشیستی حاکم برایران بر سراسر دنیا

کشتار درمکه ، نمونه‌ای منحصربه‌فرد از عملکردهای رژیم فاشیستی حاکم برایران

کشتار درمکه ، نمونه_ای منحصربه_فرد

تاریخچة فتنه‌انگیزی ۹مرداد۱۳۶۶ فاشیسم‌مذهبی ولایت‌فقیه، درمقدس‌ترین مکان مسلمانان با صدها کشته از حجاج خانه خدا و ایجاد جنگ روانی علیه مجاهدین خلق بعد از ارتکاب جنایت

به‌دنبال بیرون‌افتادن رسوایی روابط پنهانی و معاملات تسلیحاتی رژیم خمینیخمینی با آمریکا و اسرائیل در سال۱۳۶۵ (ایران گیت) و در بن‌بست بحران‌های لاعلاجی که با ضربات فزاینده آن ایام نیروهای ارتش آزادی‌بخش ملی و محکومیت جهانی جنگ ضدمیهنی او، به‌اوج‌خود رسیده بود، خمینی دجال ضدبشر، برای تحت‌الشعاع قراردادن وضعیت مرگبار رژیمش، با «فرار به‌جلو»، اقدام به طرح‌ریزی توطئة جنایت‌کارانه‌ای برای روز «جمعه ۹مرداد۱۳۶۶» (۳۱ژوئن۱۹۸۷) در مکه و ایام مراسم حج کرد و به‌این ‌ترتیب، به رسوایی فضاحت‌بار دیگری درغلتید.
روز ۶مرداد۱۳۶۶( ۲۸ژوئیه۱۹۸۷) ، خمینی در یک پیام بسیار طولانی برای زائران حج، ازجمله گفت:
– «…من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نموده‌ام و در انتظار فوز عظیم شهادتم و قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها و نوکران آنان مطمئن باشند اگر خمینی یکّه و تنها هم بماند، به راه خود ـ که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت‌پرستی است ـ ادامه می دهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام… خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگان… سلب خواهدکرد… من با اطمینان می‌گویم که اسلام ابرقدرت‌ها را به خاک مذلّت می نشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس از دیگری، برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهدکرد… من به تمام جهان با قاطعیت اعلام می‌کنم که اگر جهانخواران بخواهند در برابر این موضوع بایستند، ما هم در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی تمام آنان از پای نخواهیم نشست. یا همه آزاد می‌شویم و یا به آزادی بزرگتری، که شهدت است، می‌رسم…« (رادیو رژیم، ۶مرداد۶۶).
در پی صدور پیام خمینی به زائران حج، سپاه پاسداران با انتشار اطلاعیه‌ای با عنوان «لبیک یا امام» اعلام کرد آماده است:
«تحت لوای پرچم اسلام و فرماندهی امام تا سرحد شهادت، اعتلای کلمه توحید را سرلوحه مبارزه بی امان خویش با استکبار جهانی قراردهد» (رادیو رژیم، ۷مرداد۶۶).
محسن رضایی سرکرده وقت سپاه پاسداران 
فردای آن‌روز سرکرده وقت سپاه پاسداران محسن رضایی، پیامی برای خمینی فرستاد و در این پیام تاٌکیدکرد:
«… سپاه وفادار به شما در بین بسیجیان تمامی بلاد اسلامی، از عراق و لبنان و افغانستان گرفته تا آفریقای سیاه، به تشکّل هسته‌های مقاومت حزب‌الله پرداخته و جوانان برومند عاشقانه و با شتاب به سوی مبارزه با ستم و ظلم می‌شتابند» (رادیو رژیم، ۸مرداد۶۶).
به گزارش رادیو رژیم، روز ۸مرداد واحد «بسیج مستضعفین» سپاه پاسداران در پاسخ به پیام خمینی اعلام کرد:
«… ما… الهام گرفته از رهنمودهای شما، با الحاق به دیگر بسیجیان کشورهای اسلامی و تشکیل ارتش صد میلیونی …درمقابل تمامی دنیای استکبار خواهیم ایستاد» (رادیو رژیم، ۸مرداد۶۶).
5تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
6حسن-روحانی-در-مکه-1362
به‌منظور سازمان‌دهی و راه‌اندازی این بلوای خونین، از این پیش‌تر، تعدادی از مهره‌ها و کارگزاران رژیم‌آخوندی به مکه اعزام شده ‌بودند.
آنها با یک طرح از پیش مشخص، آشوب و درگیری خونین و بی‌سابقه‌ای را در جریان مناسک حج در حرم امن خانه خدا براه انداختند که گروه کثیری از مردم و زائران قربانی آن شدند. بنا به گزارش خبرگزاری‌ها، ۴۰۲نفر در این درگیری‌ها کشته و ۶۴۹نفر دیگر نیز مجروح شدند، ۲۷۵نفر از کشته‌شدگان و ۳۰۳نفر از مجروحین ایرانی بودند، همچنین ۱۴۵نفر از مردم عربستان و ۲۰۱تن از زائران کشورهای مختلف مجروح شده‌اند.
7تظاهرات-عوامل-خمینی-درمکه
– خبرگزاری فرانسه در تاریخ ۱۱مرداد۶۶ در خبری اعلام کرد که ۸۵تن از مأموران عربستان نیز در بین کشته‌شدگان هستند.
– خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز طی گزارشی که در تاریخ ۱۰مرداد۶۶ مخابره نمود، گفت: «خیلی از تلفات مأموران عربستان به‌خاطر ضربات چاقو به قسمت سینه و شکم آنها بوده است. خیلی از قربانیان پیرزنان و زنانی بودند که هنگامی‌ که تظاهرکنندگان با آشفتگی و هرج‌ومرج سعی می‌کردند عقب‌نشینی کنند، زیر دست‌وپا له شدند.»
شماره 8تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
– در فیلمی که روز۱۱مرداد۶۶ از تلویزیون‌های جهان و به‌ویژه تلویزیون کشورهای عربی پخش گردید، صحنه‌های بسیار گویا و به‌غایت رسواکننده‌ای از تروریسم افسارگسیخته و وحشیگری پاسداران چماق‌به‌دست خمینی که با آمادگی قبلی و به‌طور سازمان‌یافته این بلوای خونین را به راه انداخته‌بودند، به نمایش گذاشته شد.
9تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
10تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
11تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
– خبرگزاری رویتر مورخ ۱۰مرداد۶۶ ضمن اشاره به حرکات و اقدامات ننگین چماق‌داران خمینی که در این فیلم ماهیت آنها افشا و نشان داده‌شد، گفت: «به مأمورین سعودی سنگ پرتاب می‌کردند؛ درحالی‌که آنان با سپرهای ضدشورش آنها را از سایر حجاج جدا می‌نمودند. سپس حمله‌ور شدند و به‌دنبال آن حدفاصل ایجادشده توسط مأمورین شکسته شد و آنگاه به‌طرف جمعیت سایر حجاج حمله‌ور شدند و دنبال آنها می‌کردند… آنها اتومبیل‌ها و موتورسیکلت‌های پلیس را آتش می‌زنند و در همان‌حال صدها تن دیگر از آنان به‌سمت مأمورین سنگ پرتاب می‌کردند و چماق‌هایشان را به‌سمت آنها تکان می‌دادند. (دولت عربستان) در بیانیه خود گفت که مهاجمان در لباس‌هایشان چاقو مخفی کرده بودند و تعدادی شهروند و مأمور را با چاقو مورد حمله قرار دادند…».
12تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
13تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
– تلویزیون فرانسه کانال۲ نیز ضمن پخش صحنه‌هایی از درگیری‌های خونین مکه و همچنین پخش فیلم دیگری از جریان کشف مواد منفجره از چمدان‌های بیش از ۱۰۰تن از عوامل خمینی در مراسم حج سال۱۳۶۵، گفت: «این تظاهرکنندگان قبل از حرکت از ایران توسط خمینی به‌اندازه کافی تحریک شده‌بودند… از تصاویر قابل‌فهم است که تظاهرات به‌طور مستحکمی سازمان داده ‌شده است. در زیرپلاکاردها، کسانی ایستاده‌اند که جمعیت را هدایت می‌کنند و علامت شروع درگیری را می‌دهند. پشت سر آنها زن‌ها قرارگرفته‌اند که وقتی پلیس واکنش نشان دهد آنها نقش حائل را داشته باشند. سرویس انتظامات با بازوبندهای قرمز و همچنین مجهز به آئینه‌هایی هستند که به‌وسیله آنها، هم به یکدیگر علامت می‌دادند و هم دید پلیس و دوربین‌های تلویزیون سعودی را کور می‌کردند…».
14تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
15تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
– خبرگزاری فرانسه مورخ ۱۲مرداد۶۶ نیز به نقل از روزنامة «عکاظ» چاپ عربستان نوشت: «۲۰هزار پاسدار و بسیجی توسط تهران برای اغتشاش در مراسم حج در مکه بسیج شده‌بودند. عکاظ که از منابع مطلع سعودی نقل‌قول می‌کند اضافه کرده که قسمت اعظم تظاهرکنندگان روز جمعه مکه، به این دو نیروی شبه‌نظامی وابسته بودند که «تعلیمات ویژه‌ای» برای ایجاد بلوا دیده بودند.»
16تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
17تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
18تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
– روزنامه نیویورک‌تایمز مورخ ۱۶مرداد۶۶ به‌نقل از یکی از زائران نوشت: «ایادی خمینی زیر لباس‌هایشان چاقو، چماق و همه نوع سلاح حتی بمب حمل می‌کردند و برای مجبور کردن مردم به شرکت در تظاهراتشان، مردم عادی را مضروب می‌کردند.». این روزنامه از قول یک شاهد دیگر چنین نوشت: «آنها خیلی خشن بودند و هرجا که می‌رفتند تعدادشان زیاد بود و هیچ‌کس نمی‌توانست در کارشان دخالت کند. آنها شهروندان خلیج را اذیت و آزار می‌کردند و سپس پلیس را محاصره کردند و پس از خلع‌سلاح آنها، شروع به دنبال‌کردن آنها کردند.». نیویورک‌تایمز همچنین به نقل از تعدادی شاهدان عینی دیگر آورده است که «اکثریت مقتولین زیر دست‌وپا له شدند… همة مسلمان‌ها از دست عوامل خمینی خیلی عصبانی بودند چون قرار نیست کسی به این مکان مقدس سلاح بیاورد.».
19تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
20تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
– خامنه‌ای رئیس‌جمهور وقت خمینی روز ۱۰مرداد۶۶، در مصاحبه با رادیو رژیم، درمورد رویداد مکه گفت: «حمله به حجّاج ایرانی از پیش سازماندهی شده بود و به طور ناگهانی صورت گرفت.» اما در همین روز، خبرگزاری رویتر گزارش داد دولت سعودی از دیپلمات‌های عرب و اسلامی دعوت کرد که ویدئوی این واقعه مرگبار را ببینند که نشان‌می‌دهد چگونه تظاهرکنندگان، مسئول این کشتار بودند. خبرگزاری رسمی عربستان قبلاً گفته بود پلیس وقتی دخالت کرد که زوّار ایرانی شروع به آتش زدن ماشین‌ها و حمله به افرادی که در آن نزدیکی ایستاده بودند، کردند.
21تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
22تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
23تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
24تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
25تظاهرات-عوامل-خمینی-در-مکه
ادامه این مطلب را در قسمت بعدی آن دنبال کنید…
ادامه دارد…