در همین ایام در اواخر شهریور سال 59 بود که جنگی خانمان سوز شروع شد همه جوانان آن زمان به سمت جبهه ها رفتیم برای دفاع از وطن ولی بمرور وامروز دقیق تر میشود فهمید که مقصر شروع کننده و ادامه دهند ه کی بود جنگی که دیگر فقط در مرزهای ایران نماند بلکه شعاری شد که فتح قدس از طریق کربلا
حتی یادم میاید در میدانهای تهران نوشته میشود این قدر کیلومتر تا کربلا
در این مقالات میخواهیم در این سالگرد به این بپرازیم که چی شد کی شروع کرد آیا قابل توقف بود نتیجه شد چی به مردم رسید چه به حاکمان ریایی
در این مجموعه مقالات لطفا باما همراه باشد بدون هیچ تحلیل دراین مقالات مستنداتی است که مستند بوده و منبع هستند میتوانید خودتان مراجعه کنید به اصل سندها وبعد قضاوت کنیم
آيا جنگ ايران و عراق اجتناب ناپذير بود
اولين قسمت
http://bit.ly/2DF8ntl
جنگ تحمیلی! آنچه که باید در باره آن بدانیم
حقیقتاً مسبب تحمیل جنگ، چه کسی بود؟
باید بر همه دنیا غلبه کند». (۷اسفند۱۳۵۷) منظور از دولت بزرگ اسلامی و دولت جهانی اسلامٰ همان بهاصطلاح «صدور انقلاب» به کشورهای منطقه و سایر نقاط جهان بود.
در همان تاریخ روزنامه کیهان نوشت: «امام خواستار تشکیل دولت جهانی اسلام شد». (۷اسفند۱۳۵۷)
یک سال بعد، خمینی: «ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم». (۲۲بهمن ۱۳۵۸)
حسینعلی منتظری، نفرشماره۲ حاکمیت جدید: «وقتی که انقلاب پیروز شد یک غرور مخصوص امام را فرا گرفت… گویا عالم را مسخر کردهایم… و لذا در ُبعد سیاست خارجی، شعارها همه بر اساس صدور انقلاب و اینکه انقلاب مرز نمیشناسد (بود) …و بالاخره زمینه جنگ فراهم شد.»(خاطرات آقای منتظری ص۵۶۵)
ابراهیم یزدی، وزیر امورخارجه دولت شورای انقلاب خمینیخمینی: «ما که آمدیم روی کار، محور اول این بود که یک سفیر وارد به اوضاع عراق نصب کنیم که قادر باشد ارتباطات سری را با گروههای مسلمان مخالف رژیم عراق، در داخل عراق برقرار کند. سیاست ما علیه عراق و سایر اعراب بود». (۵مهر۱۳۵۸)
محمود دعایی، اولین سفیر رژیمآخوندی در عراق: «روزی یکی از مقامات بالای وزارت امور خارجه قبل از جنگ میگفت: من در وزارت امور خارجه اطلاع پیدا کردم به یکی از اتاقها کارتنهای بسته بندی وارد و خارج میشود. معلوم شد این کارتنها بهعنوان وسائل دیپلوماتیک به سفارت ایران در عراق فرستاده میشود. از سر کنجکاوی… یکی از کارتنها را باز کردم متوجه شدم پر از اسلحه و اسلحه خفه کن و فشنگ است. اینها را به عراق میفرستادند تا در اختیار شیعیان و مخالفان صدام قرار گیرد».(کتاب خاطرات آخوند محمود دعایی)
به این ترتیب از زبان بالاترین سرکردگان حکومت جدید آخوندی مشخص می شود که دخالت در امور داخلی عراق، ناشی از یک سیاست صدور ارتجاع و تروریسم بوده است والا عراق اولین کشوری بود که رژیم جدید آخوندی را به رسمیت شناخته و خواهان حسن همجواری با آن بود.
۶ماه قبلاز شروع جنگ، خمینی درپیام قطع رابطه با آمریکا، رئیسجمهور وقت عراق را مستقیماً موردحمله قرار داد:
«ملت شریف عراق! بپا خیزید و دست صدام را از کشور خود قطع کنید. ای عشایر فرات و دجله! همه با هم این ریشهٔ فساد را قبل از آن که فرصت از دست برود، قلع و قمع نمایید و دست آمریکا را که از آستین صدام بیرون آمده قطع کنید». (۱۹فروردین ۱۳۵۹)
منتظری (نفرشماره۲ حاکمیت): «این روزها برادران عراقی مرتباً به ما مراجعه میکنند و میگویند همانطور که [خمینی]، انقلاب ایران را رهبری کردند… انتظار داریم که انقلاب عراق را هم رهبری کنند.» (۲۵فروردین۱۳۵۹)
۵ ماه قبلاز شروع جنگ، خمینی درجمع فرماندهان بسیج، تشویق ارتش عراق به کودتا :«صاحب منصبهای خوب ما داریم در عراق، خود آنها کودتا کنند و صدام را از بین ببرند، باید قیام کنند بر ضد او». (۲۸فروردین۱۳۵۹)
خمینی مجددا پیام برای قیام مردم و ارتش عراق علیه حاکمیتش: «از افسران و درجهداران و سربازان عراق مأیوس نیستم و از آنان
چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و یا از پادگانها و سربازخانهها فرار کنند .» (۳۰فروردین۵۹)
۲هفته قبل از شروع جنگ، خامنهایخامنهای در نمایشجمعه تهران: « باقر صدر آن کسی بود که میتوانست محور حرکات مردمی در عراق باشد، صدام حسین یک آلت بیاراده بود، سگ درندهای بود که او را به جان این انسان انداختند ». (۱۸شهریور۱۳۵۹)
روزنامه «حزب حاکم جمهوری اسلامی» رسماً اعلام کرد: «به فرمان امام، نیروهای انقلاب آمادگی خود را برای تصرف عراق با پشتیبانی مسلمین اعلام کردند». (۱۹شهریور۵۹)
و به این ترتیب جنگ، روز ۳۱شهریور ۱۳۵۹با حمله هوایی عراق به فرودگاههای ایران شروع شد.
ادامه دارد….
حقیقتاً مسبب تحمیل جنگ، چه کسی بود؟
پاسخحذف